loading...
ممد خواجه
ممد خواجه بازدید : 244 شنبه 15 مهر 1396 نظرات (0)

خواص گیاه درمنه ترکی دشتی ایرانی کوهی چیست

خواص گیاه درمنه ترکی دشتی ایرانی کوهی چیست در سایت جسارت.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد

درمنه , درمنه ترکی , درمنه دشتی , درمنه ایرانی , درمنه چیست,خواص درمنه

طبیعت گیاه درمنه خیلی گرم و خشک است

همانطور که می دانید درمنه و افسنطین‌ها نامی است که در زبان فارسی به اغلب قریب به اتفاق گیاهان جنس Artemisa که در ایران می‌روید گفته می‌شود.این گیاهان از خانوادۀ Compositae تیرۀ فرعی Radiae هستند. دارای گونه‌های مختلف با نامهای متفاوت می‌باشند که اغلب آنها دارای برگهای تلخ و معطر و خواص داروئی کم و بیش مشابه هم می‌باشند (۱). این جنس در ایران ۳۴ گونه گیاهی علفی یکساله و چند ساله دارد که در سراسر ایران پراکنده‌اند. گونه‌های انحصاری آن در ایران عبارتند از A. Melanolepis-A. Kermanensis. گونه A. Sieberi با ارزش‌ترین آنها از نظر تغذیه دام و از گیاهان بردبار مناطق بیابانی و نیمه‌بیابانی ایران است (۲).

نامهای گیاه (۲):

لاتین: Artemisia sieberi Besser

Syn: Artemesia herb alba, A. Sogdiana bunge, A. Oliveriana

فارسی: درمنه

اجزاء متشکله گیاه:۱و۸ سینئول بعد از آلفا پینن فراوانترین جزء ترکیبی در اسانسهاست و به طور گسترده در تهیه مواد داروئی کاربرد دارد.

به طور موضعی داروئی بی‌حس کننده و ضد عفونی‌کننده است که در درمان حالتهای تورم بکار می‌رود.

خواص گیاه درمنه ترکی دشتی ایرانی کوهی چیست

درمنه , درمنه ترکی , درمنه دشتی , درمنه ایرانی , درمنه چیست,خواص درمنه

برخی از مهمترین خواص دارویی گیاه درمنه شامل خاصیت ضد سرطان، ضد مالاریا، ضد کرم و دفع انگل است.

سینئول در اسپریهای خانگی، داروهای شستشو و در انواع روغن‌های پوست و مو مصرف می‌شود. در مقابل حشرات اثر کشندگی دارد و در تهیه عطر و مواد معطرکننده نیز بکار می‌رود. لیمونن جزء اصلی اسانس مرکبات است.اثر سمی و محرک روی پوست دارد. بخارهای آن اثر میکروبهای مولد بیماری منگوکوک را در مدت ۱۵ دقیقه، باسیل ابرت (تیفوئید) را حداقل در یک ساعت، پنوموکوک را در مدت ۳ـ۱ ساعت، استافیلوکوک طلائی را در ۳۰ دقیقه و استرپتوکوک را در ۳ الی ۱۲ ساعت خنثی می‌نماید. اثر باسیل ابرت (مولد حصبه) را در ۵ دقیقه، استافیلوکوک را در ۵ دقیقه، باسیل دیفتری را در ۲۰ دقیقه خنثی می‌نماید.لیمونن در فرمول فرآورده‌ای داروئی نظیر قرص بی‌کربنات سدیم و پمادهای ضد عفونی‌کننده وارد می‌شود. در ساخت ویتامین A، نیر از لیمونن استفاده می‌شود.

خواص گیاه درمنه ترکی دشتی ایرانی کوهی چیست

درمنه , درمنه ترکی , درمنه دشتی , درمنه ایرانی , درمنه چیست,خواص درمنه

گیاه درمنه از خانواده کاسنی ها بوده، گیاهی است بوته ای به ارتفاع 3 تا سانتیمتر و به رنگ سبز متمایل به خاکستری که بیشتر در مناطق بیابانی و مرتعی یافت میشود.

خواص درمانی درمنه

در نواحی مختلف از آن برای دفع کرم استفاده بعمل می‌آید. بعلاوه اثر ضد نفخ، رفع سرفه و سردرد، ضد کرم، ضد عفونی‌کننده و حشره‌کش دارد. اسانس آن به طور خفیف دارای اثر ضد کرم است. آزمایش‌های مختلف، جودسانتونین را حتی در مقادیر کم در آن مشخص ننموده است. میزان اثر اساسن درمنه روی کاندیدا آلبیکنس با می‌باشد.

خواص گیاه درمنه ترکی دشتی ایرانی کوهی چیست

درمنه , درمنه ترکی , درمنه دشتی , درمنه ایرانی , درمنه چیست,خواص درمنه

این گیاه یکی از باارزشترین گیاهان دارویی مناطق بیابانی ایران است. این جنس در ایران ۳۴ گونه گیاهی علفی یکساله و چند ساله دارد که در سراسر ایران پراکنده‌اند.

اثرات فارماکولوژیکی دارو درمنه

اسانس درمنه بواسطه بلوک کانال‌های کلسیم دارای اثرات آنتی‌ اسپاسمودیک بوده به گشاد کردن برونشها کمک می‌کند. اسانس درمنه پس از ورود به سیستم تنفسی توسط اکسیژن موجود به لاکتون‌ها تبدیل شده و از طریق مجاری تنفسی و ادرار دفع می‌گرد. همچنین اسانس درمنه روی قارچ‌های درماتوفیتی نظیر ایپیدرموفیتون فلوکوزوم، تریکوفایتون روبروم، تریکوفایتون منتاگروفاتیس، میکروسپورم کانیس مؤثر است و از رشد قارچها جلوگیری می‌کند. همچنین رشد باکتریهای مسبب بوی نامطبوع عرق را مهار می‌کند.

خواص گیاه درمنه ترکی دشتی ایرانی کوهی چیست

ممد خواجه بازدید : 146 یکشنبه 19 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد آسمان

شعر در مورد آسمان,شعر در مورد آسمان ابری,شعر در مورد آسمان شب,شعر در مورد آسمان و زمین,شعر در مورد آسمان پر ستاره,شعر در مورد اسمان ابری,شعری در مورد آسمان,شعری در مورد آسمان,شعر در مورد اسمان ابی,شعر کوتاه در مورد آسمان,شعری درمورد آسمان ابری,شعر درباره آسمان ابری,شعر کوتاه در مورد آسمان ابری,شعر در مورد آسمان و ابر,شعر زیبا درباره آسمان ابری,شعر نو درباره آسمان ابری,شعر درمورد اسمان شب,یک بیت شعر در مورد اسمان شب,شعر کوتاه درمورد آسمان شب,شعر درباره اسمان شب,شعر کوتاه درباره اسمان شب,شعری در مورد اسمان شب,شعر در باره آسمان شب,شعر کوتاه در مورد اسمان شب,یک شعر در مورد آسمان شب,شعری در مورد آسمان آبی,شعری در مورد آسمان شب,شعر در مورد آسمان آبی,شعر درباره آسمان آبی,شعر نو در مورد آسمان آبی,شعر درمورد اسمان ابی,شعر کوتاه در مورد آسمان شب,شعر کوتاه درباره آسمان,شعری کوتاه در مورد آسمان شب,شعری کوتاه درباره آسمان شب,شعر آسمان,شعر آسمان آبی,شعر آسمان ابری,شعر آسمان هم زمین میخورد,شعر آسمان آبی سهراب,شعر آسمان آبی زمین پاک,شعر آسمان آبی گرفت,شعر آسمان آبیست,شعر اسمان ابی,شعر درباره آسمان آبی,شعر نو آسمان آبی,شعر در وصف آسمان آبی,شعر درمورد آسمان آبی,شعر اسمان ابریست,شعر اسمان ابری,شعر آسمان ابر,شعر درباره آسمان ابری,شعر آسمان همیشه ابری نیست,شعر برای آسمان ابری,شعر نو آسمان ابری,شعری درمورد آسمان ابری,شعر در مورد آسمان ابری,شعر آسمان هم زمین میخورد چارتار,شعر آسمان هم زمین میخورد از کیست,شعر آسمان هم زمین میخورد از چارتار,شعر ترانه آسمان هم زمین می خورد,آسمان هم زمین می خورد شعر,شعر آهنگ آسمان هم زمین میخورد,متن شعر آسمان هم زمین میخورد چارتار,شاعر شعر آسمان هم زمین میخورد,متن شعر اسمان هم زمین میخورد از چارتار

شعر در مورد آسمان

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آسمان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

آنکه بر دار شد مسیح گلست
وآنکه بر آسمان مسیح دلست
فیض باید به آسمان قایم
تا بماند چو آسمان دایم
شوخ چشمی آسمان دان اینک
بر سرت آسمان را گذرست
ز آسمان خواست داد خاقانی
داد کس آسمان دهد؟ ندهد
نقش بختش بر آسمان بستند
عقد اقبالش اختران بستند
خداوند هفت آسمان و زمین
زمین گستر و آسمان آفرین
ز خورشید مه را جدائی دهد
شب و روزشان روشنائی دهد
ز آسمان حق بتاب ای آفتاب
اختران آسمان را برشکن
آسمان بر سرم فسون خوانده
من معلق چو آسمان مانده
زمین زاده آسمان تاخته
زمین و آسمان را پس انداخته
لشکرت گر بر آسمان تازد
آسمان با زمین یکی سازد
من دانم و آسمان که اقبال
درکعبه آسمان کرازاد
مقصدی از آسمان بالاتری
دلربائی دلستانی دلبری
اهل نماند بر زمین، اینت بلای آسمان
خاک بر آسمان فشان هم ز جفای آسمان
چون پس هر هزار سال اهل دلی نیاورد
این همه جان چه می کند دور برای آسمان
دل منه بر عشوه های آسمان زیرا که هست
بی سر و بن کارهای آسمان چون آسمان
آسمان چیست؟ عطف دامانت
خواجگی؟ منصب غلامانت
آسمان طاق درگه جاهش
کهکشان آستان درگاهش
میر ما هست و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
ای که می جویی گشاد کارخود از آسمان
آسمان ازما بود سرگشته تر درکار خویش
چون آسمان از گوشمال آهنگ می سازد ترا
بی گوشمال آسمان آهنگ شو آهنگ شو
آسمان بنیاد خواهد کرد از اقبال بلند
مذهب اثناعشر را چون بروج آسمان
گر آسمان به کام تو گردد فروغیا
بر آسمان میکده جز جام جم مزن
زمین و آسمان دلو و سبویند
برون ست از زمین و آسمان آب
دل مثال آسمان آمد زبان همچون زمین
از زمین تا آسمان ها منزل بس مشکلست
به سوی آسمان رفتم چو دیوان
از این درد آسمان من زمین شد
ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
اگر چه قبله حاجات آسمان بوده ست
به آسمان منگر سوی من نگر بین جود
بر تو ای ماه آسمان و زمین
تا به هفت آسمان مبارک باد
ای قطب آسمان ها در آسمان جان ها
جان گرد توست گردان می دار بی قرارش
اگر چه یک طرف از آسمان زمینی شد
نه پاره پاره زمین را هم آسمان کردیم
خود پیش موسی آسمان باشد کمینه نردبان
کو آسمان کو ریسمان کو جان کو دنیای دون

شعر درمورد اسمان ابی

آسمان را چو کرد همچون خاک
خاک را داند آسمان کردن

شعر کوتاه در مورد آسمان شب

زان تاب اگر شعاعی بر آسمان رسیدی
از آسمان نمودی صد ماه آسمانی

شعر کوتاه درباره آسمان

بیار معنی اسما تو شمس تبریزی
در آسمان چو نه ای تا چه آسمان داری
اول به زمین از آسمان آمده ای
آخر ز زمین بر آسمان خواهی شد

شعری کوتاه درباره آسمان شب

ز بس گوهر کزان دریا نثار آسمان گردد
سراسر آسمان مانند راه کهکشان باشد

شعر آسمان

هر که مقبول تو نبود گر همه باشد ملک
همچو شیطان ز آسمان کبریا مردود باد

شعر آسمان آبی

پیش چشمیکه نور عرفان نیست
گر بود آسمان نمایان نیست

شعر آسمان ابری

عجز خوش استقامتی دارد
بار نه آسمان بدوش خمیست
آسمان سرنگون بیکاریست
منکه هیچم جه کار خواهم کرد
آسمان عمریست مینای مرا
میزند بر سنگ و میگوید خموش
اگر کشتی آسمان غرق گردد
قلندر ندارد غم ناخدائی

تو عشق بودی که آمدی

آسمانی که تو نشانم دادی بال و پرم داد

خورشیدی که بعد از تو درآمد

روز دیگری بود

شعر آسمان آبیست

در بیداری خواب دیدم

آمده ای

می خندی

مهربانی ات نور می پاشد

به دل تاریک و خسته ی من …

تو را که آسمان

استعاره ای از پشت پلک های توست

چه نیازی ست

به کبوتر بال و پر شکسته ای چون من …

شعر اسمان ابی

چه شوی ز دیده پنهان که چو روز می‌نماید

رخ همچو آفتابت ز نقاب آسمانی.

شعر درباره آسمان آبی

از آسمان  می افتم

سقوط تکه ابریست

که دست بر پیراهنم می ساید

ترس قطره اشکی ست

که نمی ریزد

قصه ی گندم به تکرار نان می رسد

قصه ی آدم به پایان مرگ…

شعر نو آسمان آبی

نامت را

به تمام پرنده ها یاد داده ام

به آسمان

به ابرها

و به شعرهایم

شعر در وصف آسمان آبی

عید که آمد

فکری برای آسمان تو خواهم کرد

یادم باشد

روزهای آخر اسفند

دستمال خیسی روی ستاره هایت بکشم

و گلدانی

کنار ماهت بگذارم

زندگی

همیشه که این جور پیچ و تاب نخواهد داشت

بد نیست

گاهی هم دستی به موهایت بکشی

بایستی کنار پنجره

و با درخت و باغچه صحبت کنی

پنهان نمی کنم که پیش از این سطرها

“دوستت دارم” را

می خواسته ام بنویسم

حالا کمی صبر کن

بهار که آمد

فکری برای آسمان تو

و سطرهای پنهانی خودم

خواهم کرد….

شعر درمورد آسمان آبی

اگر گنجشکی تازه‌بالی

در شعر کوچک من لانه کن

اگر آفتابی تازه‌زادی و راه را نمی‌شناسی

در آسمان خانۀ من پرسه زن

اگر توفانی و دریاهایت کوچکند

در بستر من شعله‌ور شو

ای بادپا

شعر اسمان ابریست

آسمان

و هر چه آبیِ دیگر

اگر چشمان تو نیست

رنگ هدر رفته است

بر بوم روزهای حرام شده

چه رنگ‌ها که هدر رفتند

و تو نشدند.

شعر اسمان ابری

بوسه هایم ابری می شوند

و پشت سرت

آسمان، آسمان فرو می ریزند

و مثل پرستویی

کنار پنجره ی اتاقت می خوابند و

سراغت را می گیرند

هر جا که بوی تو باشد

همان جا فرو می ریزند

بوسه هایم نیز مثل خودم

نه مادر دارند، نه وطن

شعر آسمان ابر

از این همه برف

که دندانت را سفید کرده است

چه برف گرانی

آسمان به زمستان مدیون است.

شعر درباره آسمان ابری

گاهی

به کبوتری فکر می کنم

که بال‌هایش آسمان را به زمین دوخت

و بر پاهایش حرف هایی بسته شده بود

که راه را به آن نشان می داد

شعر آسمان همیشه ابری نیست

اگر باد نبود

کنارم بند می‌شدی

همین‌جا که می‌دانی !

اگر باد نبود

آسمانم را سراسر ابر نمی‌گرفت

و من

این همه دلتنگ نمی‌شدم ابرآلود

شعر برای آسمان ابری

چه بوی خوشی می‌وزد از سمت آسمان

پَرپر هزار و یکی گنجشک بهارزا

بر شاخسار بلوطی که بالانشین است

و باز پناه جُستن پوپکی

پیاله‌ی آبی

شعر نو آسمان ابری

اکنون رَخت به سراچه ی آسمانی دیگر خواهم کشید .

آسمان ِ آخرین

که ستاره ی تنهای آن تویی

شعری درمورد آسمان ابری

آسمان ِ روشن

سرپوش بلورین ِ باغی

که تو تنها گل آن، تنها زنبور آنی .

باغی که تو

تنها درخت آنی

و بر آن درخت

گلی ست یگانه

که تویی

شعر در مورد آسمان ابری

ای آسمان و درخت و باغ ِ من

گل و زنبور و کندوی من !

با زمزمه ی تو

اکنون رخت به گستره ی خوابی خواهم کشید

که تنها رؤیای آن تویی

شعر آسمان هم زمین میخورد چارتار

پاییز از چشمان من شروع شد

از برگ ریزان دلم

از نارنجیِ سکوتم

که مشت مشت دلتنگی به آسمان می پاشید

شعر آسمان هم زمین میخورد از کیست

ای پرنده زیبا

زخم بالت را که می‌بستم

عاشقت شدم

نباید این‌قدر بی‌رحمانه دور می‌شدی

بی پر و بالم من

آسمان به آسمان

چگونه دنبالت بگردم؟

ای پرنده زیبا

اسیر زیبایی‌ات شده‌ام

مرا به قفس انداخته ای!

شعر آسمان هم زمین میخورد از چارتار

خندیدیم؛

ما به پرواز بادبادک در آسمان خندیدیم!

پرنده ای که بال هایش

هنوز در اسارت ما بود.

شعر ترانه آسمان هم زمین می خورد

به آسمان سلام کن

به خورشید لبخند بزن

عزیزنم

با فنجانی عشق

صبحت را آغاز کن

برخیز

ببین روبرویت نشسته ام

صبح در چشمان تو زیباست…

آسمان هم زمین می خورد شعر

آسمان شهر ما

از صبح می بارید

خیابان زیر نور نقره صدها چراغ آن شب

تن بیمار را

با روغن باران جلا می داد

در آن خلوت

صدای پای ما بود و صفیر باد

و تنها چتر سرخ او

دم بدرود

لب ما را به کار بوسه با هم دید 

شعر آهنگ آسمان هم زمین میخورد

تو باد و شکوفه و میوه ای

ای همه ی فصولِ من

ای آسمان و درخت

باغ من

گل و زنبور و کندوی من

با زمزمه ی تو

اکنون رخت به گستره ی خوابی خواهم کشید

که تنها رویای آن

تویی

متن شعر آسمان هم زمین میخورد چارتار

آسمان چشمهای تو بود

پنجره را باز کردی

و من

پَرپَر زدم

برای دوست داشتنت

پرنده باید بود

شاعر شعر آسمان هم زمین میخورد

آغوش من

فرودگاه ِفرودهای اضطراریِ توست

هر جا آسمانت ابری شد

یا که بالت زخمی

بازوهای من

به روی تو باز است هنوز

فرود بیا پرنده ام

فرود بیا

متن شعر اسمان هم زمین میخورد از چارتار

نه آسمان

در چارچوب پنجره می گنجد

نه دریا

در چار سنگ حوض

نه جنگل

در چار دیوار باغ

شرابی دیرینه

خم را می شکند

و سر می رود

از لب جهان

چنان بی کرانه ای

که هر ستایشی

محدودت می کند

شعر در مورد آسمان

ممد خواجه بازدید : 283 یکشنبه 19 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد تهران

شعر در مورد تهران,شعر در مورد تهران قدیم,شعر در مورد شهر تهران,شعر زیبا در مورد تهران,شعر کوتاه در مورد تهران,شعر طنز در مورد تهران,شعر شهریار در مورد تهران,شعر در مورد بازار تهران,شعری در مورد شهر تهران,شعر استاد شهریار درمورد تهرانی ها,شعر درباره تهران قدیم,شعری درباره شهر تهران,شعر درباره شهر تهران,شعر نو درمورد شهر تهران,شعری زیبا در مورد تهران,شعر زیبا درباره تهران,شعری کوتاه در مورد تهران,شعر کوتاه درباره تهران,شعر طنز درباره تهران,شعر شهریار در مورد تهرانی ها,شعر استاد شهریار در مورد تهران,شعر شهریار درباره تهران,شعر شهریار در باره تهرانی ها,شعر شهریار در باره تهرانی,دانلود شعر شهریار در مورد تهرانی ها,شعر استاد شهریار در مورد تهرانیا,شعر استاد شهریار در مورد تهرانی,شعر استاد شهریار درباره تهرانی ها,شعر تهران,شعر تهران یغما گلرویی,شعر تهران رستم بیگلو,شعر تهران سپانلو,شعر تهران محسن نامجو,شعر تهرانی شهریار,شعر تهران مازراتی,شعر تهران شهریار,شعر تهران سیاوش قمیشی,شعر تهرانی,شعر تهران از یغما گلرویی,شعر تهران محمد علی سپانلو,متن شعر تهران محسن نامجو,شعر تهرانی استاد شهریار,شعر تهران تهرانی شهریار,شعر ای تهرانی شهریار,شعر تهران و تهرانی استاد شهریار,متن شعر تهرانی شهریار,شعر تهران مازراتی زدبازی,شعر تهران مازراتی,متن شعر تهران مازراتی,دانلود شعر تهران مازراتی,تکست شعر تهران مازراتی,متن شعر تهران مازراتی زدبازی,متن شعر زدبازی تهران مازراتی,معنی شعر تهران مازراتی,دانلود شعر تهران مازراتی از زدبازی,شعر شهریار تهران تهرانی,شعر استاد شهریار تهران و تهرانی,شعر شهریار تهران وتهرانی,شعر تهران از شهریار,شعر تهران وتهرانی از شهریار,شاعر شعر تهران سیاوش قمیشی,شعر تهران سیاوش قمیشی,شعر منو تهران سیاوش قمیشی,دانلود شعر تهران از سیاوش قمیشی,متن شعر منو تهران سیاوش قمیشی,متن شعر آهنگ تهران سیاوش قمیشی,شعر جدید سیاوش قمیشی تهران,شعر الا تهرانیا انصاف میکن,شعر الا تهرانیا,شعر میلاد تهرانی,شعر الا تهرانیا انصاف,شعر الا ای تهرانیا شهریار

شعر در مورد تهران

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تهران برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

اواز سر میکنم.

اوازی به نرمی جداییی و جز خردن خاطره ها.

سرطان بگیر

ای سنگ جان پریده روح من

گذشت و در گذشت و در امیخت با طناب دار

خسته از منظره شهر

خسته از منظره ی تلخ تهران

خسته از استفراغ های الوده در گلو

به بی صدا گریه کردن یک مرد مصلوب

شعر در مورد تهران

با این همه میدان و خیابان چه بگویم؟

با غربت مهمان کُش تهران چه بگویم؟

شعر در مورد تهران قدیم

شعرهایم با هوای شهر تهران جور نیست

گرچه راه خانه تا این شهر چندان دور نیست

شعر در مورد شهر تهران

شاعر تهرانی من،‌ باز هم تهران بمان

آن چنانی هم که می گویم هوا ناجور نیست

شعر زیبا در مورد تهران

پیشم نباشی گریه می کنم

پیشم نباشی غصه میخورم

تو بام تهران با چشای خیس

هرچی چراغ زردِ میشمرم

شعر کوتاه در مورد تهران

میترسم از این شهر لعنتی

از بام تهران از شمال شهر

از کافه های دنج با کلاس

از قهوه های تلخ مثل زهر

شعر طنز در مورد تهران

میترسم اینکه گمت کنم

میترسم عشقم بی اثر بشه

دریاچه چیتگر بدون تو

میتونه با اشکم خزر بشه

شعر شهریار در مورد تهران

تهران شلوغه دستمو بگیر

همدست من باشو ولم نکن

اینجا منو دور از تو میکُشه

این ظلمو در حق دلم نکن

شعر در مورد بازار تهران

تناقض تهران امروز را دوست دارم.

می‌گویند ما روی دیو نشسته‌ایم.

ضحاک اژدهایی است که در کوه دماوند در بند است

و هرچند وقت یک بار زنجیرهایش را می‌جود و زلزله می‌آید

شعری در مورد شهر تهران

از روی پل حافظ که رد می‌شوی‌،

روی پشت‌بام‌ خانه‌ها لباس‌هایی است

که انگار با باد دوره ناصرالدین‌شاه خشک می‌شود،

من این هم‌زمانی گذشته و آینده را دوست دارم.

شعر استاد شهریار درمورد تهرانی ها

می نویسم . در اتاق خودم.

که تکه ای است از یک خانه بی قواره

مثل همه خانه های تهران

اما اتاق من از دنیا بریده است. مثل خودم

شعر درباره تهران قدیم

از تهران که می‌گویم به دریا می‌رسم

از خودم از تو

از آسمان که می‌گویم به دریا می‌رسم

از دریا که فاصله می‌گیرم

که فراموش می‌کنم

که دوباره شروع می‌کنم

به دریا می‌رسم

کجای دریا نشتی دارد

که تمام رابطه‌های من عاشقانه می‌شوند

خیس می‌شوند و به دریا می‌رسند.

شعری درباره شهر تهران

شاخه ای رُز، در لیوان لب پریده

این فوق العاده ترین تصویر در خانه ی من است

وقتی از بی قرارترین ملاقات عمرم برگشته ام

اینجا تهران است

اما هر چه به من نزدیکتر می‌شوی

خانه ها منارجنبان می شوند!

شعر درباره شهر تهران

تهران تو را به اندازه کف پاهایت می شناسد !

من مثل کف دستهایم !

باید می‌دانستیم،

کوچه ها اتاق های خصوصی مناسبی نیستند

این را پنجره ای که محکم خودش را بست گوشزد کرد .

و غروب مرد گرفته ای بود،

که ساعتی پیش،

در انتهای خیابان زیر ماشین رفت.

شعر نو درمورد شهر تهران

وقتش شده به خانه برگردی

دور می شوی و دست تکان می دهی،

شالیزارها خشکشان می زند،

نهنگی خسته،

در یک پارک جان می کَ نَ د.و منارجنبان های تهران،

خانه های سیاهی می شوند

در جدولی حل نشدنی

که سوال به سوال از خانه دور ترم می کند .

شعری زیبا در مورد تهران

نمی ترسم از جنگ

یا زلزله ای که تهران را

در یک شب سیاه می بلعد!

نمی ترسم از احتمال برخورد شهاب سنگ

با زمینی که از یک لحظه به بعد

روی مدار مقرر نمی چرخد

نمی ترسم از تمام شدن توی خواب

یا آخرین لبخندم روی دیوار.

می ترسم این شعر آخری باشد که می نویسم!

گوشی را بردار …

شعر زیبا درباره تهران

لاله زار،

لب های توست

تهران

بی دلیل برای خیابان های َش

اسم انتخاب می کند …

شعری کوتاه در مورد تهران

با شعر سایه چند چو خمیازه های صبح
ما را خمار خمر شب دوش می کنی
تهران بی صبا ثمرش چیست شهریار
نیما نرفته گر سفر یوش می کنی
ممد خواجه بازدید : 212 یکشنبه 19 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد انسانیت

شعر در مورد انسانیت,شعر در مورد انسانیت از مولانا,شعر در مورد انسانیت,شعر در مورد مرگ انسانیت,شعر کوتاه در مورد انسانیت,شعر نو در مورد انسانیت,زیباترین شعر در مورد انسانیت,شعری در مورد انسانیت,شعری زیبا در مورد انسانیت,شعری در مورد مرگ انسانیت,شعر درباره انسانیت,شعر هایی در مورد انسانیت,شعر درباره مرگ انسانیت,شعری کوتاه در مورد انسانیت,شعر کوتاه درباره انسانیت,شعر نو درباره انسانیت,شعرهایی در مورد انسانیت,شعر زیبا در مورد انسانیت,شعر مولانا در مورد انسانیت,شعر زیبا درباره انسانیت,شعر زیبا در مورد انسانیت,اشعار زیبا در مورد انسانیت,شعری زیبا درباره انسانیت,شعر های زیبا در مورد انسانیت,اشعار.زیبا درباره انسانیت,شعرهای زیبا درباره انسانیت,شعر انسانیت,شعر انسانیت مرده بود,شعر انسانیت مرد,شعر انسانیت سعدی,شعر انسانیت مرده,انسانیت شعر اردو,شعر مقام انسانیت,شعر انسانیت,انسانیت شعر نو,شعر درباره انسانیت,شعر مردن انسانیت,شعر در مقام انسانیت,شعر درباره انسانیت,شعر مرگ انسانیت,شعر در مورد انسانیت,شعر در وصف انسانیت,شعر زیبا درباره ی انسانیت,شعری درباره انسانیت,شعر درباره ی انسانیت,شعر زیبا درباره انسانیت,شعر درباره مرگ انسانیت,شعری زیبا درباره انسانیت,شعری درباره ی انسانیت,شعر در مورد انسانیت از مولانا

شعر در مورد انسانیت

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد انسانیت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

فرزندم! تو می‌توانی هرگونه “بودن” را که بخواهی باشی، انتخاب کنی.

اما آزادی انتخاب تو در چارچوب حدود انسان بودن محصور است.

با هر انتخابی باید انسان بودن نیز همراه باشد و گرنه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی‌معنی است،

که این کلمات ویژه خداست و انسان، و دیگر هیچ‌کس، هیچ‌چیز

شعر در مورد انسانیت

انسان یعنی چه؟ انسان موجودی است که آگاهی دارد (به خود و جهان)، و می‌آفریند (خود را و جهان را)،

و تعصب می‌ورزد، و می‌پرستد، و انتظار می‌کشد، و همیشه جویای مطلق است،

جویای مطلق. این خیلی معنی دارد.

رفاه، خوشبختی، موفقیت‌های روزمره زندگی و خیلی چیزهای دیگر به آن صدمه می‌زند.

اگر این صفات را جزء ذات آدمی بدانیم، چه وحشتناک است که می‌بینیم در این زندگی مصرفی

و این تمدن رقابت و حرص و برخورداری، همه دارد پایمال می‌شود.

انسان در زیر بار سنگین موفقیت‌هایش دارد مسخ می‌شود.

علم امروز انسان را دارد به یک حیوان قدرت‌مند بدل می‌کند.

تو، هر چه می‌خواهی باشی، باش، اما… آدم باش…”

شعر در مورد انسانیت از مولانا

مگر نمی‌دانی بزرگ‌ترین دشمن آدمی فهم اوست؟

پس، تا می‌توانی خر باش،

تا خوش باشی!!…”

شعر در مورد انسانیت

آدم‌هایی که هیچ‌وقت احتیاج به تنهایی ندارند،

آدم‌های کم‌مایه‌ای هستند

شعر در مورد مرگ انسانیت

هر انسان، کتابی است،

چشم به راه خواننده‌اش

شعر کوتاه در مورد انسانیت

این موجود انسانی چه شگفت مخلوقی است!

گاهی در پستی چنان می شود که هیچ جانور کثیفی به او نمی‌رسد،

و گاه در عظمت تا آنجا اوج می‌گیرد که در خیال نیز نمی‌گنجد

شعر نو در مورد انسانیت

هر موجودی در طبیعت “آن‌چنان است که باید باشد”، و تنها انسان است که،

هرگز آن‌چنان که باید باشد، نیست.

آدمی هرچه روح می‌گیرد، و هرچه از آن که “هست” فاصله می‌یابد،

از آن‌که “باید باشد” نیز دورتر می‌شود، و این است که هرکه متعالی‌تر است،

از وحشت ابتذال هراسناک‌تر است،

و از بودن خویش ناخوشنودتر، و این است فرق میان انسان و حیوان

زیباترین شعر در مورد انسانیت

انسان، برخلاف معنی اصطلاحی آن در علم، که بر هر بی‌شاخ و دمی که پیشانی و کف دست‌اش مو نداشته باشد

و راست راست راه برود اطلاق می‌گردد، به بشری گفته می‌شود

که “آگاهی” در او “اراده‌ای” پدید آورده است، که به وی “آزادی” می‌بخشد،

و آزادی یعنی امکان سرپیچی از جبر حاکم و گریز از زنجیر علیت،

که جهان را و جان را می‌آفریند، و به حرکت در می‌آورد،

و به نظم می‌کشد، و اراده می‌کند

شعری در مورد انسانیت

با همه چیز درآمیز، و با هیچ چیز آمیخته مشو!

که در انزوا پاک ماندن، نه دشوار است، و نه با ارزش

شعری زیبا در مورد انسانیت

در این بحث، سخن از ارزش انسانی است، یعنی آنچه که در انسان ملاک ارزش و تعیین ارزش چیست؟

در یک کلمه: “اراده”! فقط و فقط. تفکر هم نیست، خلاقیت هم نیست، چه، این دو، ‌بی‌ “اراده”، کار یک ماشین حساب پیچیده است،

کار یک کارخانه است

شعری در مورد مرگ انسانیت

مقصود از انسان، نه آن نوع حیوان ناطقی است که علوم طبیعی و بیولوژی از آن سخن می‌گویند،

بلکه مقصود آن خودآگاهی، آگاهی، و اراده‌ی آزادی است که:

تصمیم می‌گیرد، انتخاب می‌کند. انسان همواره در انتخاب کردن است

شعر درباره انسانیت

خوشبینی انسان در تاریخ زاییده

جهلش نسبت به خویش است

شعر هایی در مورد انسانیت

برای انسان

چه دردی کشنده‌تر از «بی خبری» است

شعر درباره مرگ انسانیت

تو نیکی می کــن و در دجلــه انـداز

کــه ایــزد در بیــابــانت دهــد بـاز

شعری کوتاه در مورد انسانیت

خیــر کـــن بــا خـلق، بهـر ایزدت

یــا بـــرایِ راحــتجــان خـودت

 تــا هـمــاره دوســت بینی در نظــر

در دلت نـایــد ز کین نـاخوش صور

شعر کوتاه درباره انسانیت

اهمیت وفاداری به عهد و پیمان

چون درخت است آدمی و بیخ، عهد

بیـخ را تیــمــار می بایـــد بـه جهد

عهـدفاسد، بیخِ پوســــــــیده بود

شعر نو درباره انسانیت

هیچکس فکر نکرد که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست

و همه مردم شهر بانگ برداشته اند که چرا سیمان نیست!

و کسی فکر نکرد که چرا «ایمان» نیست!! 

و زمانی شده است که به غیر از «انسان» هیچ چیز ارزان نیست

شعرهایی در مورد انسانیت

از همان روزی که دستِ حضرت قابیل

گشت آلوده به خون حضرتِ هابیل

از همان روزی که فرزندان آدم

زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید

آدمیت مُرد

گر چه آدم زنده بود …

شعر زیبا در مورد انسانیت

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند

از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند

آدمیت مرده بود

شعر مولانا در مورد انسانیت

قرن ما

روزگار مرگ انسانیت است

سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است

شعر زیبا درباره انسانیت

در ازل‌ پرتو حُسنت‌ ز تجلّی‌ دم‌ زد

عشق‌ پیدا شد و آتش‌ به‌ همه‌ عالم‌ زد

جلوه‌ای‌ کرد رُخت‌، دید مَلَک‌ عشق‌ نداشت

عینِ آتش‌ شد از این‌ غیرت‌ و بر آدم‌ زد

شعر زیبا در مورد انسانیت

غلام‌ همّت‌ آنم‌ که‌ زیر چرخ‌ کبود

ز هر چه‌ رنگ‌ تعلّق‌ پذیرد آزاد است‌

اشعار زیبا در مورد انسانیت

تن‌ آدمی‌ شریفست‌ به‌ جان‌ آدمیّت

نه‌ همین‌ لباس‌ زیباست‌ نشان‌ آدمیّت‌

شعری زیبا درباره انسانیت

اگر آدمی‌ به‌ چشم‌ است‌ و دهان‌ و گوش‌ و بینی

چه‌ میان‌ نقش‌ دیوار و میان‌ آدمیّت‌

شعر های زیبا در مورد انسانیت

خور و خواب ‌و خشم‌ و شهوت‌، شَغَبست‌ و جهل‌ و ظلمت‌

حَیَوان‌ خبر ندارد ز جهان‌ آدمیّت‌

اشعار.زیبا درباره انسانیت

به‌ حقیقت‌ آدمی‌ باش‌ و گرنه‌ مرغ‌ باشد

که‌ همین‌ سخن‌ بگوید به‌ زبان‌ آدمیّت‌

شعرهای زیبا درباره انسانیت

مگر آدمی‌ نبودی‌ که‌ اسیرِ دیو ماندی

که‌ فرشته‌ ره‌ ندارد به‌ مکان‌ آدمیّت‌

شعر انسانیت

اگر این‌ درنده‌ خوئی‌ زطبیعتت‌ بمیرد

همه‌ عمر زنده‌ باشی‌ به‌ روان‌ آدمیّت‌

شعر انسانیت مرده بود

رسد آدمی‌ به‌ جائی‌ که‌ به‌ جز خدا نبیند

بنگر که‌ تا چه‌ حدّست‌ مکان‌ آدمیّت‌

طیَران‌ مرغ‌ دیدی‌، تو ز پایبند شهوت

بدر آی‌ تا ببینی‌ طیران‌ آدمیّت‌

نه‌ بیان‌ فضل‌ کردم‌ که‌ نصیحت‌ تو گفتم‌

هم‌ از آدمی‌ شنیدیم‌ بیان‌ آدمیّت‌

شعر در مورد انسانیت

ممد خواجه بازدید : 177 شنبه 18 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد ادب

شعر در مورد ادب,شعر در مورد ادب و تواضع,شعر در مورد ادبیات بومی,شعر در مورد ادبیات بومی ایران,شعر در مورد ادبیات,شعر در مورد ادبیات فارسی,شعر در مورد ادبیات بومی,شعر در مورد ادبیات ایران,شعر در مورد ادب و تربیت,شعر در مورد ادبیات بومی شیراز,شعر کودکانه در مورد ادب و تواضع,شعر درباره ادب و تواضع,شعر کودکانه درباره ادب و تواضع,شعری در مورد ادب و تواضع,شعر کوتاه در مورد ادب و تواضع,یک شعر در مورد ادب و تواضع,شعر و داستان در مورد ادب و تواضع,شعری درباره ادب و تواضع,شعر درمورد ادب تواضع,شعر در مورد ادبیات بومی اصفهان,شعر در مورد ادبیات بومی تبریز,شعر در مورد ادبیات بومی مازندران,شعر در مورد ادبیات بومی از فردوسی,شعر در مورد ادبیات بومی بوشهر,شعر در مورد ادبیات بومی گیلان,شعر در مورد ادبیات بومی اذربایجان غربی,شعر درباره ادبیات بومی ایران,شعری درباره ادبیات بومی ایران,شعری درباره ی ادبیات بومی ایران,شعری در مورد ادبیات بومی ایران,شعر کوتاه در مورد ادبیات بومی ایران,شعر هایی در مورد ادبیات بومی ایران,شعری کوتاه در مورد ادبیات بومی ایران,شعری کوتاه درباره ادبیات بومی ایران,شعری در مورد ادبیات فارسی,شعر درباره ادبیات فارسی,شعری در باره ادبیات فارسی,یک شعر در مورد ادبیات فارسی,شعر فردوسی در مورد ادبیات فارسی,شعر فارسی در مورد ادبیات بومی,شعر کوتاه درباره ادبیات فارسی,شعری در مورد ادبیات بومی,شعر درباره ادبیات بومی,شعر ادبی در مورد ایران,شعری در مورد ادبیات ایران,شعر در باره ادبیات ایران,شعری در باره ادبیات بومی ایران,شعری درباره ادبیات ایران,شعر در مورد ادب و احترام,شعری در مورد ادب و احترام,شعری در مورد ادب وتربیت,شعر درباره ادبیات بومی شیراز,شعری درباره ادبیات بومی شیراز

شعر در مورد ادب

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ادب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

از خدا خواهیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد

شعر در مورد ادب

از ادب پرنور گشته‌ست این فلک

وز ادب معصوم و پاک آمد ملک

بد ز گستاخی کسوف آفتاب

شد عزازیلی ز جرات رد باب

شعر در مورد ادب و تواضع

با ادب باش که تکلیف جوانان ادب است

فرق  مابین بنی آدم وحیوان  ادب است

شعر در مورد ادبیات بومی

راحتِ روح زنان،زینت مردان ادب است

باادب باش که سرمایه ی خوبان ادب است

شعر در مورد ادبیات بومی ایران

باادب باش که اندرهمه جا یابی راه

در قیامت نشود روی سفید تو سیاه

همچویوسف به سرتخت برآیی ازچاه

باادب باش که سرمایه ی خوبان ادب است

شعر در مورد ادبیات

آیه آیه همه  جا سوره ی قرآب ادب است

گرتو خواهی که دلت دردوجهان شادشود

هه کس از سخنت خرم و دل شاد  شود

خاطرت یک سره از رنج و غم آزاد شود

شعر در مورد ادبیات فارسی

باادب باش که سرمشق جوانان ادب است

آیه آیه همه جا  سوره ی قرآب ادب است

بی ادب میشود از فیض الهی  محروم

خویش رامیکندازجهل و شقاوت معدوم

شعر در مورد ادبیات ایران

از احادیث و روایات به ما شد  معلوم

شرف و منزلت مرد سخندان ادب است

آیه آیه همه جاسوره ی قرآن ادب است

گشت ازعلم وادب،مذهب اسلام ، عیان

شعر در مورد ادب و تربیت

شرح این مسئله امروز نگنجد به بیان

«خوش بودگرمحک تجربه آیدبه میان »

محک خالص کافر ز مسلمان ادب است

آیه آیه همه جاسوره ی قرآن ادب است

شعر در مورد ادبیات بومی شیراز

بی‌ادب محروم گشت از لطف رب

بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد

بلکه آتش در همه آفاق زد

مائده از آسمان در می‌رسید

شعر کودکانه در مورد ادب و تواضع

بی‌شری و بیع و بی‌گفت و شنید

درمیان قوم موسی چند کس

بی‌ادب گفتند کو سیر و عدس

منقطع شد خوان و نان از آسمان

شعر درباره ادب و تواضع

ماند رنج زرع و بیل و داس‌مان

باز عیسی چون شفاعت کرد حق

خوان فرستاد و غنیمت بر طبق

مائده از آسمان شد عائده

چون که گفت انزل علینا مائده

باز گستاخان ادب بگذاشتند

چون گدایان زله‌ها برداشتند

شعر کودکانه درباره ادب و تواضع

از ستمگر چه ممکن است ادب

شعله را بجیب پا بهواست

شعری در مورد ادب و تواضع

حافظ به ادب باش که واخواست نباشد

گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد

شعر کوتاه در مورد ادب و تواضع

در حقایق و گنجینه ادب قفل است

 کلید فتح به کنج فنا توانی یافت

یک شعر در مورد ادب و تواضع

باریابی چو بخاک در صاحب نظران

چین دامان ادب کن خط پیشانی را

شعر و داستان در مورد ادب و تواضع

از بی ادبی کسی به جائی نرسید

درّیست ادب به هر گدائی نرسید

شعری درباره ادب و تواضع

با چنین در ماندگی ، از ماه و پروین بگذریم

گر که ما را باشد از فضل و ادب ، بال و پری

شعر درمورد ادب تواضع

بی ادب گفتن سخن با خاص حق

دل بمیراند سیه دارد ورق

شعر در مورد ادبیات بومی اصفهان

مورد قهر و خانه بر بادم

رفته علم و ادب هم از یادم

شعر در مورد ادبیات بومی تبریز

به ادب دیده ام عبارتشان
نشدم بی ادب به غارتشان
ادب داشتم دولتم برنداشت
ادب کاشکی کم طلب کردمی
ادب آئین نیک مردان است
بی ادب بر مثال حیوان است
چو باشی با ادب یابی معانی
چو باشی بی ادب زو باز مانی
عقل درآمد که طلب کردمش
ترک ادب بود ادب کردمش
بایدت اول ادب اندوختن
پس دگران را ادب آموختن
روی وضو شسته بآب ادب
طاعت او سلسله تاب ادب
ادب به کز ادب یابد سعادت
که دایم بی ادب بیند شقاوت
خامش کن ای برادر فضل و ادب رها کن
تا تو ادب بخواندی در تو ادب ندیدم
ادب پیرایه ی نادان و داناست
خوش آن کو از ادب خود را بیاراست
خسرو، ادب چه جویی، از چشم مست شوخش؟
هندو چو مست باشد، از وی ادب نیاید
خسرو ندیده بود ادب روزگار هیچ
اینک ز حادثات جهانش ادب رسید
تا زنده ای، برو، ادب آموز بهر نام
کین نفس آدمی به ادب نامور شود
گر کند بر تو بی ادب انکار
تو بکوش و ادب نگه میدار
ور زانکه باز رای ادب کردنی بود
نیمی مرا ادب کن و نیمی شراب را
عصای کلیم ار به دستم بدی
به چوبش ادب را ادب کردمی
بس که قفای آسمان خوردم و یافتم ادب
تا ادب اذ السما کوفت قفای آسمان
مرد سخن را ازو نواختن و بر
مرد ادب را ازو وظیفه دیوان
این چنین جلف و بی ادب زانی
که تو تازی ادب همی خوانی
ای نیاموخته ادب ز ایوان
ادب آموز زین پس از ملوان
باادب مرد سرخ رو گردد
بی ادب چون سگان کو گردد
با ادب شربت زلال خورد
بی ادب سخت گوشمال خورد
ادب از بی ادب آموز که لقمان گوید
از عمل سوخته عکس العملی ساخته ام
شوخی طفل یکی صد شود از رو دادن
ادب بی ادبان را به ادب باید کرد
صائب به ادب باش که گردون ز حوادث
صد دست برآورده برای ادب تو
گشت از ترک ادب هر بی حیایی کامیاب
من درین محفل ادب آموختم بی فایده
زبان بگشاد و گفت ای بی ادب مرد
ترا امشب بدین سگ حق ادب کرد
چو باشی با ادب یابی معانی
چو باشی بی ادب زو باز مانی
ادب آمد درین ره اصل هر کار
همی گویم ادب زنهار زنهار
ادب را دوست دار و با ادب باش
بقدر خویش دائم در طلب باش
ادب چیزیست بیرون از دل و جان
ادب مر دوستدار سر جانان
ادب چیزیست بیرون از دل و جان
ادب مر دوستدار سر جانان
ادب همه ملکان خصم را بحرب کنند
بزر سرخ کنی خصم خویش را تو ادب
پشت اهل ادبست او و خریدار ادب
زین همی تیز شود اهل ادب را بازار
اهل ادب را به خانه برد و وطن داد
علم و ادب را فزودقیمت و مقدار
ادب عزیز ازو گشت ورنه پشت ادب
شکسته بودو رخ لاله گونش گشته چو کاه
نام نیکو و جمال و شرف و علم و ادب
بادبیری بتو کردند دبیران تسلیم
دیوان ادب فرد کرم دفتر دانش
اکسیر خرد جوهر جان عنصر فرهنگ
باز گستاخان ادب بگذاشتند
چون گدایان زله ها برداشتند
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
ممد خواجه بازدید : 214 شنبه 18 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد لب

شعر در مورد لب,شعر در مورد لب یار,شعر در مورد لب معشوق,شعر درمورد لب یار,شعر در مورد بوسیدن لب یار,شعر در باره لب یار,شعر درباره لب یار,شعر عاشقانه در مورد لب یار,شعر درباره لب معشوق,شعر لب,شعر لب و بوسه,شعر از لب و بوسه,شعر نو لب و بوسه,شعر عاشقانه لب و بوسه,شعر درباره لب و بوسه,شعر لب بوسه,شعر درمورد لب و بوسه,شعر لب و بوسه و آغوش,شعر بوسه و لب یار,شعر طنز لب و بوسه,شعر در وصف لب,شعر در وصف لب یار,شعر در وصف خال لب,شعری در وصف لب یار

شعر در مورد لب

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد لب برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

قند آمیخته با گل نه علاج دل ما است

بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند

شعر در مورد لب

جان من بوسه بده عذر میار

دیدن روی تو عید است مرا

شعر در مورد لب یار

دارد لب من تشنگی بوسه بسیار

چون مزرعه خشک که دارد غم باران

شعر در مورد لب معشوق

سه بوسه کز دولبت کرده‌ای

وظیفه من اگر ادا نکنی قرض دار من باشی

شعر درمورد لب یار

بوسه کی گردد از آن لبهای جان پرور جدا؟

کی به افسون می‌شود شیرینی از شکر جدا؟

شعر در مورد بوسیدن لب یار

چه آیتی تو مگر ساحری که شاه و گدا

هر آنکه دید لبت بوسه‌ای گدائی کرد

شعر در باره لب یار

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون

می‌گزم دست چرا گوش به نادان کردم

شعر درباره لب یار

یک بار بوسه‌ای ز لب تو ربوده‌ام

یک ‌بار دیگر آن شکر ستانم آرزو است

شعر عاشقانه در مورد لب یار

مبوس جز لب معشوق و جام می‌حافظ

که دست زهد فروشان خطااست بوسیدن

شعر درباره لب معشوق

آمدزدرم خنده به لب،بوسه طلب،

مست در دامن پندار من می ‌زده بنشست

شعر لب

خرم آن روز که مستم ز در حجره در آئی

وز لبت بوسه شمارم به شماری که تودانی

شعر لب و بوسه

آرزوی بوسه ازساقی نه حدچون من است

مستم و با ترس می‌بوسم لب پیمانه را

شعر از لب و بوسه

من بسته‌ام لب طمع امّا نگار من دارد

دهان بوسه فریبی که آه از او

شعر نو لب و بوسه

بوسیدن لب یار ، اوّل ز دست مگذار

کاخر ملول گردی از دست و لب گزیدن

شعر عاشقانه لب و بوسه

آنکه بوسید لب نوش تو شکر نچشید و

آنکه خسبید در آغوش تو بیدار نشد

شعر درباره لب و بوسه

یک بوسه از رخت ده و یک بوسه از لبت

تا هر دو را چشیده بگویم کدام به

شعر لب بوسه

این لب بوسه فریبی که ترا داده خدا

ترسم آئینه بدیدن ز تو قانع نشود

شعر درمورد لب و بوسه

از لب شکّرین او بوسه به جان خریده‌ام

ز انکه حلاوتی بود جنس گران خریده را

شعر لب و بوسه و آغوش

دوش در خواب لب نوش ترا بوسیدم

خواب ما به بود از عالم بیداری ما

شعر بوسه و لب یار

از بهر بوسه‌ای که لبت بر لبم دهد

جان را هزار مرتبه برلب رسانده است

شعر طنز لب و بوسه

صدجان بهای بوسه طلب می‌کنی

زخلق دیگر کسی مگر لب خندان نداشته است

شعر در وصف لب

لیکن نداد بر لب من بوسه زانکه یافت

در دیدگان خسته من گور عشق خویش

شعر در وصف لب یار

بر لبت چون یکی حباب شوم

بوسم آن را ز شوق و آب شوم

شعر در وصف خال لب

تا بوسه‌ای به من ز لب دلستان رسید

جانم به لب رسید ولب من به جان رسید

شعری در وصف لب یار

به بوسه‌ای ز لبش دل نمی‌شود سیراب

چگونه تشنه تواند ز گوهر آب گرفت

شعری در مورد لب

در هر سَرت ای عشق، سخن ها به تغزُل

در کوچه و بازار، سخن بر لبِ آب است

شعری در مورد لب یار

به زیرِ بارشِ مهرت، دلم خیسِ تمنا شد

تو از گنجِ درونِ خویش، لبانت را نگیر از من

شعری در مورد لب معشوق

دیگر منتظر کسی نیستم

هر که آمد

ستاره از رویاهایم دزدید

هر که آمد

سفیدی از کبوترانم چید

هر که آمد

لبخند از لب‌هایم برید

منتظر کسی نیستم

از سر خستگی

در این ایستگاه نشسته‌ام!

شعری درمورد لب یار

دستهایم،

چقدر به دست هات می آیند!

به دکمه های پیراهنت!

به قوسِ قَزحِ اندامت!

به این دوستت دارم ها که‌ دانه دانه

روی لبهات می‌کارم!

شعری در باره لب یار

مرا ادامه بده

تا این جاده به آخر برسد

بگذار مِه روی گیسوان من بنشیند

روی لب های تو

روی خاطرات ما

حتی اگر همین فردا

آلزایمر بگیریم

امروز را زندگی کردیم

ای کاش سفر انتهای جهان بود

تا کسی در من مدام نگران نباشد

که باید برگردیم.

آیا روزی دوباره به امروز باز خواهیم گشت؟

چرا همیشه تو را باور می کنم

وقتی هنوز

دروغ های دیروزت را از یاد نبرده ام!

شعری درباره لب یار

تا بر لب تو زمزمه ی عاشقانه هاست

با من هوای غرق شدن در ترانه هاست

شعری عاشقانه در مورد لب یار

به انگشت هایت بگو

لب های مرا ببوسند .. 

 به انگشت هایت بگو

راه بیفتند روی صورتم

توی موهام .. 

شعری درباره لب معشوق

لب هایت که باز می شوند‏

شکوفه های سیب پخش می شوند در هوا..‏

عطر نفس هایت را دوست دارم ‏

ای تعبیر قشنگ تمام رویاها..‏

شعر برای لب

بخند محبوبم

دنیا گاه

به شکل تمشک بزرگی ست

که هر کس

سهمی از سرخی آن خواهد داشت!

گنجشک ها

دست های عابران 

لب های تو

و جای زخم های من…

شعر برای لب و بوسه

تو را خواستن

چشم می خواهد، دارم

لب می خواهد، دارم

دست می خواهد، دارم

پا هم می خواهد، که دارم!

تو را خواستن

بوسیدن می خواهد، بلدم!

آغوش گرفتن می خواهد، بلدم!

عاشقی هم می خواهد، که بلدم!

شعری از لب و بوسه

تو که نمی دانی؛

از آن دهان

با آن لب ها

هر چه بگویی زیباست

هر چه بگویی شنیدنی ست

حتی در سکوت!

شعری نو لب و بوسه

احساسم به تو را چه بنامم؟

دوست داشتن؟

عشق؟

نیاز؟

یا…

نمیدانم!

نمیدانم!

وقتی مجال معنا نمی دهد عطر تنت،

با چشمهایت به لبهام بیاموز کلمات را!

بگو حسی که دارم نامش چیست؟

شعری عاشقانه لب و بوسه

چطور آن همه شب بین موهایت جا دادی؟

چگونه یک سبد بهار در چشم هایت کاشتی؟

چطور این همه عشق روی لبهایت جا شد؟

شعری درباره لب و بوسه

خنده هایت به بهار و لب تو شاخ نبات

در کنارت چه بعید است، کسی پیر شود

شعری لب بوسه

عاشقم من عطش جان تو را می خواهم

بوسه از آن لب و دندان تو را می خواهم

شعری درمورد لب و بوسه

لب های هر دو مان

شبیه به ماهی ست

بیا تُنگ صورتمان را یکی کنیم

با هم که باشند، دور هم می گردند

سرشان به شیشه ی تنهایی نمی خورد

شعری لب و بوسه و آغوش

ای لبانـــم بــــوسه گاه  بوسه‌ات،

خیــره چشمانــم به راه بوسه‌ات…!

شعری بوسه و لب یار

در قایق سرگشته‌ی این ماه هلالی

من هستم و یاد تو و دریای خیالی

این گوشه همان گوشه و این میز همان میز

جای لب تو مانده بر این ساغر خالی.

شعری طنز لب و بوسه

اینکه این روزها

چشم هایت نمی خندند

لب هایت مرا نمی بینند

و دست هایت

در من قدم نمی زنند

یعنی رفته ای…

شعری در وصف لب

همه چیز را که نمی شود نوشت…!

بعضی “دوستت دارم” ها

فقط لب مرا می خواهد و

گوش تو را

که بی فاصله بگویم:

“دوستت دارم”.

شعری در وصف لب یار

از همه خودم

لب‌هایم را بیشتر دوست دارم

چقدر نام تو

رنگ می دهد به لب هایم …

شعری در وصف خال لب

دانا لب تو ، اگر ببوسد

فتوی ندهد که می حرام است

شعر عاشقانه برای لب و بوسه

لب تو

بوسه‌ ی مرا می‌ شناسد

مثل لب حوا

که بوسه‌ ی آدم را

با این تفاوت که

برای حوا

آدم دیگری نبود

و برای تو

آدم‌ های دیگر بسیارند

شعر برای لب بوسه

ای جان من به یاد لبت تشنه بر شراب

هر دم بجام لعل لبت تشنه‌تر شراب

شعر برای لب و بوسه

لب ‌هایت را

بیشتر از تمامی کتاب هایم

دوست می دارم

چرا که با لبان تو

بیش از آنکه باید بدانم ، می دانم

شعر برای لب و بوسه و آغوش

لب ‌هایت را

بیشتر از تمامی گل ها

دوست می دارم

چرا که لب ‌هایت

لطیف تر و شکننده تر از تمامی آن هاست

شعر برای بوسه و لب یار

لب‌ هایت را

بیش از تمامی کلمات

دوست می دارم

چرا که با لب ‌های تو

دیگر نیازی به کلمه ها نخواهم داشت

شعر طنز برای لب و بوسه

می بینم چشمانت را ، لبانت را ، بازوانت را

و تنت را

اما تو کجایی ؟

شعر برای وصف لب

خرم دل آن کس که به رخسار تو دیده ست

یا زان لب شیرین سخن تلخ شنیده ست

شعر برای وصف لب و یار

سه لب کرده دو لب خندان بیکبا
لب کشت و لب جوی و لب یار

شعر برای وصف خال لب

بخوابش دید لب بر لب نهاده
چو شکر بر لب گل لب گشاده

شعر برای وصف لب یار

لب پیمانه اگر بر لب جانانه نبود
بوسه گاه لب رندان لب پیمانه نبود
ممد خواجه بازدید : 248 جمعه 17 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد لبخند

شعر در مورد لبخند,شعر در مورد لبخند یار,شعر در مورد لبخند تلخ,شعر در مورد لبخند تو,شعر در مورد لبخند من,شعر در مورد لبخند کودک,شعر در مورد لبخند اجباری,شعری در مورد لبخند,شعری در مورد لبخند زدن,شعر کوتاه در مورد لبخند,شعر درباره لبخند یار,شعر عاشقانه در مورد لبخند یار,شعر عاشقانه درباره لبخند یار,شعر درباره لبخند تلخ,شعر درباره لبخند تو,شعر در مورد لبخند کودکانه,شعر درباره لبخند کودک,شعری در مورد لبخند,شعری در مورد لبخند تلخ,شعر در مورد لبخند زدن,شعر در مورد لبخند زیبا,شعر درباره لبخند زدن,شعر زیبا در مورد لبخند زدن,شعر کوتاه درباره لبخند,شعری کوتاه در مورد لبخند,شعرهای کوتاه در مورد لبخند,اشعار کوتاه در مورد لبخند,شعری کوتاه درباره لبخند,شعر در مورد لبخند,شعر در مورد لبخند یار,شعر در مورد لبخند تلخ,شعر در مورد لبخند تو,شعر در مورد لبخند من,شعر در مورد لبخند کودک,شعر در مورد لبخند اجباری,شعری در مورد لبخند,شعری در مورد لبخند زدن,شعر کوتاه در مورد لبخند,شعر درباره لبخند یار,شعر عاشقانه در مورد لبخند یار,شعر عاشقانه درباره لبخند یار,شعر درباره لبخند تلخ,شعر درباره لبخند تو,شعر در مورد لبخند کودکانه,شعر درباره لبخند کودک,شعری در مورد لبخند,شعری در مورد لبخند تلخ,شعر در مورد لبخند زدن,شعر در مورد لبخند زیبا,شعر درباره لبخند زدن,شعر زیبا در مورد لبخند زدن,شعر کوتاه درباره لبخند,شعری کوتاه در مورد لبخند,شعرهای کوتاه در مورد لبخند,اشعار کوتاه در مورد لبخند,شعری کوتاه درباره لبخند,شعر در وصف لبخند,شعر در وصف لبخند یار,شعری در وصف لبخند,شعر نو در وصف لبخند,شعر کوتاه در وصف لبخند 

شعر در مورد لبخند

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد لبخند برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

دیگر منتظر کسی نیستم

هر که آمد

ستاره از رویاهایم دزدید

هر که آمد

سفیدی از کبوترانم چید

هر که آمد

لبخند از لب‌هایم برید

منتظر کسی نیستم

از سر خستگی

در این ایستگاه نشسته‌ام!

شعر در مورد لبخند

نگران چه هستی؟

دنیا به آخر نرسیده است عزیزم.

پس از من

باز هم به زمستان های تازه ای

که از راه می رسند عادت خواهی کرد.

به لبخند همسایه ات،

موشی که در دیوار خانه ات لانه کرده

شعر در مورد لبخند یار

ولی هیچ مردی

هیچ وقت به آغاز قصه برنگشت

به لبخندم اعتماد نکن

زخمی با من است

که با هیچ دروغی درمان نمی‌شود

تا روزی که هنوز

زنان غمگینی هستند

که با صدای زنگ تلفن

بغض می‌کنند.

شعر در مورد لبخند تلخ

بگذار دست هایت صورتم را ببوسند و

روی چشم هایم خوابشان ببرد!

بگذار صدایت بزنم،

عزیزم؛

عمرم؛

جانم؛

و به عشقم که رسیدم،

لبخند بزنی و با شیطنت بروی توی لباسم قایم شوی!

شعر در مورد لبخند تو

چشم هایت را ببند و… 

با لبخند به آغوشم بیا،

تو که نمی دانی؛

دلم چقدر گفتگوی عاشقانه می خواهد!

شعر در مورد لبخند من

چگونه کلامت را

لبخندت را

بوسه هایت را

زنگ صدایت را

صدای پای آمدنت را

شعر نکنم

شعر در مورد لبخند کودک

آلبومی قدیمی ام،

در زیرزمین خانه ای کلنگی

که واحدهایش را پیش فروش کرده اند.

در انتظار دستی جامانده در اعماقم

که آجرها نمی گذارند

خاطره ای فروریخته را ورق بزند

نجاتم بده!

در من

هنوز لبخندی هست

که می تواند چیزی یادت بیاورد.

شعر در مورد لبخند اجباری

هنوز بوی عطرت را دوست دارم

هوای مرددِ لبخندت را

و این همه سال را

که در هر نگاه گذرا

رازی را کشف کردیم

که جز من و تو

همه از آن بی خبرند.

شعری در مورد لبخند

اسمش چیست؟

این حس، این حال؛

همین که وقتی به تو فکر می کنم

از گوشه ی لبهایم لبخند چکه می کند!

شعری در مورد لبخند زدن

جای تو خالی ست 

در سردترین شبهایی

که لبخند های مهربانی را به تبعید می برند…

شعر کوتاه در مورد لبخند

تو لبخند می زنی که مرا تسخیر کنی

تو لبخند می زنی

و چشم من به جهان باز می شود

تو را در آغوش می گیرم

تا زندگی کنم

زندگی می کنیم

شعر درباره لبخند یار

روزی اگر ببینم آمده ای

با نسیمی خنک در لبخنده ات

و دست هایی زیبا، به اندازه گذشته ها زیبا

شکوفه می دهند تمام درهایی که کوفته ای …

شعر عاشقانه در مورد لبخند یار

نگو که تنهایی ام را از بر می‌خوانی

یا شبم را از صبح می‌تکانی

نمی‌توانی…

تو دوری

مشکلی نیست

من همانم که برای دیدن لبخندت

دنیا را قلقلک می‌دهم

 بگذار جهان به من بخندد

تماشای لبخندت

آبروی من است…

آماده باش!

شعر عاشقانه درباره لبخند یار

حالا که آمده ای

رو به روی هم می نشینیم

لبخند می زنیم

و تنها از دور

به یکدیگر فکر می کنیم.

شعر درباره لبخند تلخ

دلم باران

دلم دریا

دلم لبخند ماهی ها

دلم اغوای تاکستان به لطف مستی انگور

دلم بوی خوش بابونه می خواهد

شعر درباره لبخند تو

بدون تو شعر به من بیشتر لبخند می زند

بغض از من روی بر می گرداند

آینده نردبانش را پیش پایم می گذارد

اما شب،

گاه ِ بازگشتن به خانه

پاهایم جوابم می کنند!

شعر در مورد لبخند کودکانه

در صورت آدمی دو چیز مهم است

یکی لبخندش

و دیگری عمق نگاهش

که هیچ جراحی نمی‌تواند به انسان بدهد

شعر درباره لبخند کودک

این آینه را هر چه بیشتر پاک می کنم

چشمهایم غمگین تر می شود

نارنجی ، خوشبختی من همین آینه بود

که تو در آن لبهایت را سرخ می کردی

مژه هایت را تاب می دادی

و از گوشه ی چشم لبخند می زدی

شعری در مورد لبخند

این درخششِ لبخند ، ناگاه بی درنگ

به آواز در نخواهد آمد هرگز

اگر بخواهی یکدیگر را دوست خواهیم داشت

با لب های تو در سکوت

شعری در مورد لبخند تلخ

چیست عشق ؟

گاهی یک بوسه

یک نگاه کوتاه

یک لبخند

گونه ای سرخ از شرم نگاه

ضربانی تند

یک دوستت دارم با لکنت

عشق پنهان ترین پیدای عالم است

شعر در مورد لبخند زدن

هنوز بوی عطرت را دوست دارم

هوای مرددِ لبخندت را

و این همه سال را

که در هر نگاه گذرا

رازی را کشف کردیم

که جز من و تو همه از آن بی خبرند

شعر در مورد لبخند زیبا

روزی

جایی

دقیقه ایی

خودت را باز خواهی یافت

و آن وقت

یا لبخند خواهی زد

یا اشک خواهی ریخت

شعر درباره لبخند زدن

روز

لبخند توست

که طلوع مى کند

شعر زیبا در مورد لبخند زدن

کاش تو این‌جا بودی

خوب می‌شدیم

برای هم خوب می‌شدیم و

برای همه خوب

آخر

باهم که خوب باشیم

می‌خندیم

به‌روز لبخند می‌زنیم و

به شب لبخند

شعر کوتاه درباره لبخند

دیروز زنی را دیدم که مُرده بود

مثل ما نفس میکشید

راستی یک زن چگونه می میرد ؟

مرگش چگونه است ؟

یا لبخند به لب ندارد

یا آرایش نمی کند

یا دست کسی را نمی فشارد

یا منتظر آغوشی نیست

یا حرف عشق که می شود

پوزخند میزند

آری زن ها اینگونه می میرند

شعری کوتاه در مورد لبخند

لبخند

بی‌فایده است

کسی که دلت را می‌خواندبه چهره‌ات نگاه نمی‌کند

و تو

در برابر او

راهی برای پنهان‌کاری نداری

شعرهای کوتاه در مورد لبخند

با تو سخن گفتم

با لبخندی

و تو پاسخی ندادی

دهانت سیمی است برای موسیقی

موسیقی به رنگ خون

به اینجا بیا

اشعار کوتاه در مورد لبخند

آزرده از هیچ

آزرده از همه چیز

زخمهایی بر صورت داشت

که گویی لبخند می زد

ولی در گریبان خود می گریست

و بر لبخند خود می گریست

شعری کوتاه درباره لبخند

اگر اشتباه نکنم عاشقت شده ام

اگر اشکالی ندارد بگذار عاشقت بمانم

جای زیادی از زندگی ات نمیگیرم

فقط لبخندت را تماشا کنم

و دلم خوش باشد که خوشی

تو را نسیم از همان در بسته ای آورد

که دیگران رفتند

شعر در مورد لبخند

گوئی بتو داده اند سوگند
کاین راز، نهان کنی به لبخند
لرزه بر جانم فتاد از چشم سحرآمیز او
وز نگاه گرم و لبخند فریب انگیز او

شعر در مورد لبخند تلخ

نیم شب با گریه مستانه، حالی داشتم
تلخ شد عیش من از لبخند بی هنگام صبح
تا زدم لبخند از شادی، بلایی در رسید
چشم گردون در کمین باشد دل آسوده را
یک سان گذشت در سیهی صبح و شام ما
لبخند آفتاب ندیده است بام ما
داغ حسرت سوخت جان آرزومند مرا
آسمان با اشک غم آمیخت لبخند مرا
لبخند کن معاوضه با جان شهریار
تا من به شوق این دهم و آن ستانمت
شمع شبهای سیه بودی و لبخند زنان
با نسیم دم اسحار هم آغوش شدی
در رخ من مکن ای غنچه ز لبخند دریغ
که من از اشک ترا شاهد گلشن کردم

در میان من و تو فاصله هاست

گاه می اندیشم

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری

شعر درباره لبخند یار

کاش جاى قاب عکس کودکی‌ات بودم

که هر بار با دیدنم لبخند بر چهره می‌آوردى

شعر عاشقانه در مورد لبخند یار

به تصویر زیبای تو نگاه می کنم

و مهربانی ات …

که حتی از پشت قاب شیشه ای هم

به من لبخند می زند.

دلتنگی ات

رودخانه ای ست

که به دریا نمی رسد…!

شعر عاشقانه درباره لبخند یار

به آسمان سلام کن

به خورشید لبخند بزن

عزیزنم

با فنجانی عشق

صبحت را آغاز کن

برخیز

ببین روبرویت نشسته ام

صبح در چشمان تو زیباست…

شعر درباره لبخند تلخ

من برایت چای می ریزم

و تو لبخندهایت را توی دلم می ریزی…

شعر درباره لبخند تو

صبح

باور عشق است

در لبخند آسمانی تو

وقتی

چشم هایت را باز می کنی

و عطر نگاهت را

بر خورشید می پاشی

تا غزل غزل

روشنی بسراید.

شعر در مورد لبخند کودکانه

تو می توانی

از عکس پس بگیری

لبخندم را

می توانی الفبا را بتکانی

شعر بسرایی

ترانه بخوانی

و برای تمام زخم های دهان بسته ساز دهنی بزنی

شعر درباره لبخند کودک

لبخند نمی زنی

و پنجره بی چاره می میرد

و شعر

بی چاره و با کتِ پاره دور می شود

شعری در مورد لبخند

لبخند می زنی

و جان، جانانه نیست.

و عشق

آی عشق

چه بی چاره جان نمی گیرد!

شعری در مورد لبخند تلخ

به جز زیبائی ات

چیزهای زیادی هستند

که باید انتقال بدهی

وراثت را از لبخندت شروع کن

از شکل لب‌هایت

به وقت بستن زخمم…

شعر در مورد لبخند زدن

من از تمام این دنیا

عشق می‌خواهم وُ مستی شعر،

گل‌های شمعدانی پشت پنجره

و لبخندهای تو

که تکثیر می کند عشق را به بی نهایت.

شعر در مورد لبخند زیبا

گاهی راحت تر آن است با وجودِ اندوهی که در درونتان موج می زند، لبخند بزنید!

تا اینکه بخواهید به همه عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید.

شعر درباره لبخند زدن

تو که می خندی

گوشه های لبت

به بهشت می رساند مرا

شعر زیبا در مورد لبخند زدن

ترانۀ قلبت دنیا را 

به لبخندی آلوده می کند

که یک لحظه به دنیا می آید

و برای همیشه خاطره اش

در ذهن جاذبۀ ماه و دریا می ماند

و هیچ آسمانی

توان اندازه کردنِ گرمای آن را

نخواهد داشت

هر روز ِ بی تو   …

شعر کوتاه درباره لبخند

یک روز ِ از دست رفته است

که لبخندی به وسعت زندگی

در آن می میرد

شعری کوتاه در مورد لبخند

لبخند که می زنی

توی دلم انگار اناری ترک بر می دارد

با نگاه تو

ناتمام می مانند تمام شعر های دنیا

می دانی!

شعرهای کوتاه در مورد لبخند

در من انگار صدایی گم شده است

انگار لبخندی

دنیایی..

اشعار کوتاه در مورد لبخند

هرگز برای کسی که آزارتان داده

اشک نریزید

فقط لبخند بزنید و بگویید

ممنون از اینکه

فرصت یافتن انسان بهتری را به من دادی!

شعری کوتاه درباره لبخند

من تمام خنده های جهان را گم کرده ام،

پر شده ام از این همه تاریکی…

حالا تو هی از باران و

کوچه های خیس شعر به من بگو

از سیب و هوس،

و من پشت می کنم به هر چه لبخند است

به هر چه آفتاب…

رو می کنم

به شب،

به تمام بغضی

که راه نفسم را بند می آورد…

من هوا کم می آورم…

عشق من، چیزی نگو؛

فقط بیا…

شعر در وصف لبخند

بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها

دلم تنگ است

شعر در وصف لبخند یار

زیبایی، محجوبی، مغروری، جذابی!

چشماتو می بندی، با لبخند می خوابی

تا وقتی اینجایی، این خونه پا برجاست

ما با هم خوشبختیم، دنیای ما زیباست!

شعری در وصف لبخند

خدا آن روز 

لبخند را به صورتت نقاشی کرد

و تو را به زمین فرستاد

دست هایت 

کم کم بوی پونه و بابونه گرفت

و نفست 

عطر تمام شعرهای جهان را

شعر نو در وصف لبخند

وقتی کسی زیاد از رفتن حرف می زند

قبلا رفته است

فقط می خواهد مطمئن شود

چیزی از او در تو جا نمانده

کمک کن چمدانش را ببندد

چترش را به او پس بده

لبخندش را

آوازهایش را

همینطور سایه اش را

که و بیگاه از پشت پنجره ات گذشته بود…

شعر کوتاه در وصف لبخند 

به خاطر تو گریه نمی کنم

تو خوبی .. خوبی ات به لبخند وادارم می کند.

می دانی؟

برای خودم گریه می کنم.. برای حال خوشم گریه می کنم

به اینکه هربار که می افتم.. بزرگ تر می شوم

شعری در مورد لبخند

تو نیستی

بهانه های کوچک خوشبختی نیستند

تو نیستی

من نیستم

در نبود تو-

لبخندهای کاغذی آلبوم

غرق شدند

در بارانِ بی دریغ اشک

تا سپاس گزار تو باشم

که به اندازه ی یک غریق نجاتِ غریبه

تلاش نکردی

برای گرفتن من

از آب گل آلود!

شعری در مورد لبخند یار

به روزهای رفته نگاه می‌کنم

به رنگ‌های پریده‌ی عکس‌های قدیمی

به لبخند‌های جوان

دست‌های جوان

درخت‌های جوان

که فواره‌های سبز صامت بودند

به ذغال گداخته گل‌های رز

به ذغال گداخته قلبم

به ذغال گداخته لب‌هام

و دهانی

که هنوز خندیدن را از یاد نبرده بود

شعری در مورد لبخند تلخ

لبخندی بزن تا در افق

همچو خورشید تا همیشه پیدا باشی

می دانی؟

از آن رو نمی خوابم

که با تو هیچ‌گاه شب نمی آید

با تو همیشه روزم

شعری در مورد لبخند تو

حالا که به اندازۀ تمام فصل های بی تو بودن

قابِ چهرۀ آرامت

تاقچه نشینِ دلم شده است

چتر خیال تو را

در کوچه های شب زدۀ بی باران

باز می کنم

بگذار عابرانِ عاقل

لبخند تمسخرشان را بزنند و رد شوند .

شعری در مورد لبخند من

گاه یک لبخند آنقدر عمیق می شود، که گریه می کنیم

گاه یک نغمه آن قدر دست نیافتنی می شود، که با آن زندگی می کنیم

شعری در مورد لبخند کودک

به دنبال لبخند ناب تو هستم

چنین عمرم را می گذرانم.

شعری در مورد لبخند اجباری

تو می خندی پر از لبخند می شم

تموم زندگیم خوشرنگ می شه

شعری کوتاه در مورد لبخند

بند ِ دل ِ من

به لبخندهای تو بند است

برای دوست داشتنت اما

لبخندهایت را نه

دلت را لازم دارم

شعر در مورد لبخند

ممد خواجه بازدید : 168 جمعه 17 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد لیاقت

شعر در مورد لیاقت نداشتن,شعری در مورد لیاقت نداشتن,شعر درباره لیاقت نداشتن,شعر در مورد لیاقت داشتن,شعر در مورد لیاقت,شعر در مورد لیاقت عشق,شعر در مورد لیاقت شهادت,شعری در مورد لیاقت,شعر در مورد لیاقت,شعر در مورد بی لیاقتی,شعر در مورد بی لیاقت,شعری در مورد بی لیاقتی,شعر در مورد بی لیاقتی,شعر درباره بی لیاقتی,شعر در مورد ادم بی لیاقت,شعری درباره بی لیاقتی,شعر لیاقت,شعر لیاقت نداشتن,شعر لیاقت عشق,شعر لیاقت شهادت,شعر لیاقت نداشتی,شعر لیاقت دوستی,شعر لیاقت کربلا,شعر لیاقت,شعر لیاقت نداشتن,لیاقت شعر نو,شعر در مورد لیاقت نداشتن,شعر درباره لیاقت نداشتن,شعر در مورد لیاقت عشق,شعر در مورد لیاقت شهادت,شعر لیاقت داشتن,شعر بی لیاقت,شعر در مورد لیاقت

شعر در مورد لیاقت

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد لیاقت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ما می توانیم ؛

خیلی چیزها 

به آدم های اطرافمون هدیه کنیم.

مثل عشق, لذت و محبت…!

اما لیاقت داشتن اینها رو, 

ما نمی تونیم بهشون بدیم!

شعر در مورد لیاقت نداشتن

دوست داشتن

گاهی وقت ها

سنگین است

به سان

سنگینیِ لیاقت دوست داشته شدن

و بعضی وقت ها

دوست داشتن

حیاتی دیگر است

زنده نگه داشتن

کسی درون ات

حتی

با وجود این فاصله های دور.

شعری در مورد لیاقت نداشتن

عشق لیاقت می خواهد و عاشق شدن جرات…

همیشه در پی کسی باش که

با تمام کاستی ها و کمی ها و عیب هایت،

حاضر باشد به تو عشق بورزد

و تو را به همه دنیا نشان بدهد

و بگوید که:

این تمام دنیای من است.

شعر درباره لیاقت نداشتن

مهم نیست در عشق به وصال برسی

مهم این است که لیاقت تجربه کردن

یک عشق پاک را داشته باشی.

شعر در مورد لیاقت داشتن

بزرگترین اشتباهی که می توانیم انجام دهیم

این است که به آدمها

طولانی تر از آنچه که لیاقتش را دارند

اجازه دهیم در زندگیمان بمانند

شعر در مورد لیاقت

به همه

باید احترام گذاشت

اما عشق را

باید تقدیم کسی کرد

که لایقش است

شعر در مورد لیاقت عشق

برای من تاسف نخورید

چون لیاقت زندگی کردن را دارم و راضی ام

ناراحت آدم هایی باشید که به خودشان می پیچند و

از همه چیز شاکی اند

شعر در مورد لیاقت شهادت

سری که با تو کند خواهش کله داری
چو گو لیاقت آسیب صولجان دارد

شعری در مورد لیاقت

مرحبا ای کز لیاقت یافت تجدید نزول
آیت جاهت بدون نسخ چون ام الکتاب

شعر در مورد لیاقت

دلیر زانش پرستم که از لیاقت او
گرفته برهمنی سیرت مسلمانی

شعر در مورد بی لیاقتی

گر از لیاقت خود شیخ آگهی یابد
ز صدر صومعه تا پایدار می آید

زندگی ، به لیاقت ها پاسخ می‌دهد،

نه به نیازمندی‌ها

شعری در مورد بی لیاقتی

همه ی انسان ها دارای لیاقت هستند.

آنچه کمیاب است،

جسارت لازم برای بهره گیری از

این شایستگی ها می باشد؛

زمانی که شما را به مکان های ناشناخته راهنمایی می کنند

شعر در مورد بی لیاقتی

خون تمام افراد بشر یکرنگ است ،

ولی لیاقت آنها …

شعر درباره بی لیاقتی

اگر تو را همان گونه که هستی بپذیرند، بدتر خواهی شد

و اگر با تو به گونه ای رفتار کنند که

گویی همانی هستی که لایق آنی ، همان خواهی شد

شعر در مورد ادم بی لیاقت

تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام

که به اندازه تنهایی لایق رفاقت باشد

شعری درباره بی لیاقتی

هیچ کس آنقدر ابله نیست

که برای هیچ گونه کاری لیاقت نداشته باشد

شعر لیاقت

هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد

و کسی که چنین لیاقتی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود

شعر لیاقت نداشتن

خرابی کار یک مملکت از دو چیز است :

نداشتن مردان عالم و لایق

و نبودن آنها بر سر کارهای مملکت

شعر لیاقت عشق

آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد

هر کسی را آنچه لایق بود داد

شعر لیاقت شهادت

آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است

انصاف بده چه لایق آن دهن است 

شیرین لب او تلخ نگفتی هرگز

این بی‌نمکی ز شور بختی منست 

شعر در مورد لیاقت

ممد خواجه بازدید : 169 جمعه 17 شهریور 1396 نظرات (0)

شعر در مورد تولد

شعر در مورد تولد,شعر در مورد تولد دوست,شعر در مورد تولد دخترم,شعر در مورد تولد مادر,شعر در مورد تولد خودم,شعر در مورد تولد پدر,شعر در مورد تولد پیامبر,شعر در مورد تولد نوزاد,شعر در مورد تولد فرزند,شعر در مورد تولد همسر,شعری در مورد تولد دوست,شعر درباره تولد دوست,شعری درباره تولد دوست,شعر در مورد تولد بهترین دوست,شعر نو درباره تولد دوست,شعر درباره تولد دوست دختر,شعر در مورد تولد دختر,شعری در مورد تولد دختر,شعر درباره تولد دخترم,شعر زیبا در مورد تولد دختر,شعری در مورد تولد مادر,شعر درباره تولد مادر,شعر زیبا در مورد تولد مادر,شعر در مورد روز تولد مادر,شعر در باره ی تولد مادر,شعری درباره تولد مادر,شعری در مورد تولد خودم,شعر درباره تولد خودم,شعر نو در مورد تولد خودم,شعری درباره تولد خودم,شعر و متن درمورد تولد خودم,شعر نو درباره تولد خودم,شعر درباره تولد پدر,شعری درباره تولد پدر,شعری در مورد تولد پدر,شعر در مورد روز تولد پدر,شعر زیبا در مورد تولد پدر,شعر کوتاه در مورد تولد پدر,شعر در مورد تولد پیامبر اکرم,شعر در مورد تولد پیامبر اسلام,شعر در مورد تولد پیامبر و امام صادق,شعر درباره ولادت پیامبر اکرم,شعری در مورد تولد پیامبر,شعر در مورد میلاد پیامبر,شعر در مورد ولادت پیامبر,شعر در مورد ولادت پیامبر اکرم,شعر در مورد تولد پیامبر,شعری در مورد تولد نوزاد,شعر درباره تولد نوزاد,شعر در مورد تولد بچه,شعری درباره تولد نوزاد,شعر در مورد تولد کودک,شعر در مورد تولد بچه ها,شعر زیبا در مورد تولد نوزاد,شعری در مورد تولد بچه,شعر درباره تولد فرزند,شعری در مورد تولد فرزند,شعری در باره تولد فرزند,شعری در مورد تولد همسر,شعر در مورد تولد شوهر,شعر زیبا در مورد تولد همسر,شعر کوتاه در مورد تولد همسر,شعر درباره تولد همسر,شعر نو درباره تولد همسر,شعر در مورد تولد همسرمشعر تولد,شعر تولدت مبارک,شعر تولد مادر,شعر تولد نوزاد,شعر تولد پدر,شعر تولد کودکانه,شعر تولد تولد تولدت مبارک,شعر تولدت مبارک,شعر تولد دوست,شعر تولد نوزاد پسر,شعر تولدت مبارک برای دوست,شعر تولدت مبارک فروغ فرخزاد,شعر تولدت مبارک کودکانه,شعر تولدت مبارک پسرم,شعر تولدت مبارک اندی,شعر تولدت مبارک همسرم,شعر تولدت مبارک به انگلیسی,شعر تولدت مبارک دخترم,شعر تولدت مبارک عشقم,شعر تولد مادر بزرگ,شعر تولد مادرم,شعر تولد مادر زن,شعر تولد مادر فوت شده,شعر واسه تولد مادر,شعر زیبا تولد مادر,شعر تبریک تولد مادر,شعر درباره تولد مادر,شعر برای تولد مادرم,شعر تولد نوزاد دختر,شعر نو تولد نوزاد,بهترین شعر برای تولد نوزاد,شعر تبریک تولد نوزاد,شعر برای تولد نوزاد دختر,شعر تبریک تولد نوزاد,شعر طنز تولد نوزاد,شعر زیبای تولد نوزاد,شعر تولد پدر بزرگ,شعر تولد پدر فوت شده,شعر تولد پدرم,شعر برای تولد پدرم,شعر تبریک تولد پدر,شعر درباره تولد پدر,شعر برای تولد پدر,شعر تبریک تولد پدر,شعری برای تولد پدر,شعر تولد کودکانه,اهنگ تولد کودکانه,اهنگ تولد کودکانه جدید,اهنگ تولد کودکانه اپارات,اهنگ تولد کودکانه شاد,دانلود شعر تولد کودکانه,شعر تبریک تولد کودکانه,شعر جشن تولد کودکانه,شعر تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعها رو فوت کن,آهنگ تولد تولد تولدت مبارک,آهنگ تولد تولد تولدت مبارک قدیمی,آهنگ تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعها رو فوت کن,اهنگ تولد تولد تولدت مبارک دانلود,ترانه تولد تولد تولدت مبارک,اهنگ تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعارو فوت کن,آهنگ تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعا رو فوت کن,شعر تولد تولد تولدت مبارک,شعر تولدت مبارک پسرم,شعر تولدت مبارک مریم حیدر زاده,شعر تولدت مبارک اندی,شعر تولدت مبارک مادر,شعر تولدت مبارک عاشقانه,شعر تولد مبارک,شعر تولد دوستانه

شعر در مورد تولد

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تولد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

باهفت آسمون پرازگل یاس ومیخک

با صدتا دریا پر از عشق و اشتیاق و پولک

یه قلب عاشق بایه احساس بی قرار و کوچک

فقط میخواد بهت بگه تولدت مبارک

شعر در مورد تولد

تولدت مبارک،خوش اومدی ستاره

اگرچه ازراه دورهیچ فایده ای نداره

شمعها رو روشن کن وبه جام دوتاروفوت کن

نمیشه پیشت باشم فقط برام سکوت کن

تواین روزطلایی نگوکمی غم داری

بدون که دیوونه ای به نام … جون داری

شعر در مورد تولد دوست

امشب

شعری نخواهم نوشت

شمع را….

برای تولدت روشن میکنم

و پرهایم را طواف میدهم

بر گرد آتشی که تــــو در جانم روشن کرده یی

تکه خاکستر کوچک کافی است

تا پر سوخته حرمت پیدا کند.

جشن تولد توست

و من…

بار به دنیا می آیم و خاکستر می شوم

تا راز حضور تو را بدانم.

ققنوسم من امشب!

“ تولــ ــ ـ ـــدت مبارک بهترینم “

شعر در مورد تولد دخترم

تولدت مبارک با صد هزار تا بوسه !

عشق منی عزیزم نذار دلم بپوسه !

شعر در مورد تولد مادر

روزتولد توستاره هادمیدند

پرستوهای عاشق به خونشون رسیدند

روز تولد تو بخت من از راه رسید

نیمه جونی،جون گرفت تشنه به دریارسید

تولدت مبارک

شعر در مورد تولد خودم

مهربانم !

یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد

بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد

و خداوند شب و روز و تمام لحظات

با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد

تولدت مبارک

شعر در مورد تولد پدر

تمام آدما فدات / خوش به حال مامان و بابات

تو امروز اومدی و ما شدیم کیش و مات

تولـــــــــدتـــــــــ مبـــــــارکــــــــ

حالا برو بخواب که دیر نشه لالات !

شعر در مورد تولد پیامبر

باشی نباشی پیشه من تو بهترین همنفسـی

هرجای دنیـا که میــــری به ارزوهـــات بـرسی

روزه تـــولـــده توئه میـــــلاده هرچی خاطــــره

روزی که غیـره ممکنه هیچ جـــوری از یادم بره

شعر در مورد تولد نوزاد

وقتی که پاتو گذاشتی روی این زمین خاکی

تموم گل های عالم شدن از دست تو شاکی

خدا هم هواتو داشته ، تو رو با گلا سرشته

با تو دنیای پر از درد ، واسه من مثل بهشته

روز میلادت مبارک عزیزترینم .

شعر در مورد تولد فرزند

یک سبد احساس را ، با تو قسمت می کنم

در شب میلاد تو ، جان نثارت می کنم

می نشینم در برت ، با تو صحبت می کنم

داغ،لبهای تو را ، بوسه باران می کنم

شعر در مورد تولد همسر

از همان روزی کـه پای تـو بــه ایـن دنیا رســـید

غصه هایم یک بـه یک از قلب و جانم پـر کشید

روز میلاد تـو دنیا یـک صدا خنــدیده بود

آسمان در مـقدمت باران گل باریده بود

شعری در مورد تولد دوست

شب میلاد تو ای دوست برای دل من

شب میلاد همه خوبی هاست . . .

تولدت مبارک

شعر درباره تولد دوست

تولدت مبارک

ای گل گلدون من

هزار سال زنده باشی

بسته به تو جون من

این هدیه تولد

پیشکش چشمای تو

نازگل زیبای من

چشام زیر پای تو

شعری درباره تولد دوست

تو وجودت واسه من یه معجزه ست

مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه

روز میلاد قشنگت میمونه

توی تقویم دلم تا همیشه

تولدت مبارک

شعر در مورد تولد بهترین دوست

روزی که تو اومدی روی زمین

یه فرشته کم شد از آسمونا

مثل گل شکفتی بین آدما

گل سرسبد بودی بین اونا

تولدت مبارک

شعر نو درباره تولد دوست

یه کیک خیلی خوش طعم ، با چند تا شمع روشن

یکی به نیت تو یکی از طرف من

الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم

به خاطر وجودت به افتخار بودن

شعر درباره تولد دوست دختر

امروز هوا دوباره حس قشنگی داره

نم نم عشق و مستی از آسمون میباره

تولدت مبارک ای گل گلدون من

هزار سال زنده باشی ، بسته به تو جون من

شعر در مورد تولد دختر

در بــــــــاغ جهان، دلم گلی می جوید

امروز گل سپیــــــــــده ات می روید . . .

امروز دلـــــــــم دل ای دل ای میخواند،

چون میلاد تو را خـدا مبارک گویـد.

شعری در مورد تولد دختر

امروز به هوای تو ، چه خوشحالم

می خواهم بپرم ، چه سود که بی بالم

تو را می خوام ، نبینمت بد حالم

میگویم تولدت مبارک، نگویم، خدا کند لالم !!

شعر درباره تولد دخترم

نام قشنگت بر لبانم جاریست / تمام چیزهای دنیا بی تو فانیست

تولدت مبارک عزیزم / روی تو امروز چه نورانیست

شعر زیبا در مورد تولد دختر

عاشقانه در انتظار تو هستیم / کم طاقت دیدار تو هستیم

با آمدنت جمال ما روشن شد / حالا که آمدی گرفتار تو هستیم !

تولدت مبارک عزیزم !

شعری در مورد تولد مادر

تک تک ستاره های عمرت بلند و والا

باقی عمرت ۱۰۰۰ به بالا

امروز روز تولدته عزیزم

عزیزمی ، دوستت دارم به مولا

شعر درباره تولد مادر

تارهای گیتارم را به لرزش در می آورم

تا بارها و بارها به تو بگویم دوستت دارم

بارها این تارها به صدا درمی آیند و میگویم:

تولـــــدت مبارک بهترینم

شعر زیبا در مورد تولد مادر

تو یک تولدی شدی به قلب زخمی ام ببین / که با تو من ظهور شدم احیا شدم مثل نگین

عزیز مبارکت باشه امروز روز تولدت / این قلب خسته منه بردار برو ما خودت . . .

شعر در مورد روز تولد مادر

این هدیه ی آسمانی چشمانت / دلبسته به شمعدانی چشمانت

ای عشق تولدت مبارک ، قلبم / تقدیم به مهربانی چشمانت . . .

شعر در باره ی تولد مادر

تولدت مبارک

ای گل گلدون من

هزار سال زنده باشی

بسته به تو جون من

این هدیه تولد

پیشکش چشمای تو

نازگل زیبای من

چشام زیر پای تو .

شعری درباره تولد مادر

صدای یک پرواز

فرود یک فرشته

آغاز یک معراج

و شروع یک زندگی

تولدت مبارک

شعری در مورد تولد خودم

هدیه ای از آسمان برای؛

روز تولدت رسید.

و دیدم هیچ چیز

گلم را

جز عشق

لایق نیست.

تولدت مبارک

شعر درباره تولد خودم

امروز روز توست…..روز میلادت

دنیا تبسم کرده است امروز با یادت

امروز بی شک اسمان ابی ترین ابیست

چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست

تولدت مبارک

شعر نو در مورد تولد خودم

جشن میلادت را به پرواز می روم

دراین خانگی ترین آسمانِ بی انتها

آسمانی که نه برای من

نه برای تو

که تنها برای “ما” آبیست . . .

شعری درباره تولد خودم

میلادت ای عزیز تر از جـان خجسته باد

در مقـدمت غــزل به ترنم، نشسته باد

تولد تو مــــبارک! بروی تو

دروازه های غم به چنین روز بسته باد!

شعر و متن درمورد تولد خودم

صدایم کن که می میرم ز بی عشقی

نگاهم کن که می سوزم ز بی مهری

تولدت مبارک عزیزم

شعر نو درباره تولد خودم

یه خونه که قد یه دنیا برامون

پر از خاطراته پر از ماجرامون

یه خونه که ما توش تولد که نیستی

دوباره بگیریم چه حیف شد که نیستی

شعر درباره تولد پدر

بازم شده تولد، تولد یه اسکل

دست بزنید براش چون، تازه شده یه شاسکول

(جمعی از دوستان خل و چل)

تولدت مبارک دیونه

شعری درباره تولد پدر

دوستت دارم قد یه بشکه بنزین

خاطرخواتم قد یه پمپ بنزین

روز تولد تو بهترینم،

هدیه بهت میدم یه کارت بنزین

اگر تبعیدت کردن باهاتم،

اگر شکنجت کردن باهاتم

اگر اعدامت کردن باهاتم

ولی اگر بنزین خواستن،

من با اونام گفته باشم

تولدت مبارک مشتی

شعری در مورد تولد پدر

تو این روز تو با خنده شکفتی

با یه گریه ساده به دنیا بله گفتی

تولدت عزیزم پر از باد کنک و شمع

پراز اینه شمع دون

شعر در مورد روز تولد پدر

وقتی که پاتو گذاشتی روی این زمین خاکی

تموم گل های عالم شدن از دست تو شاکی

خدا هم هواتو داشته، تو رو با گلا سرشته

با تو دنیای پر از درد، واسه من مثل بهشته

روز میلادت مبارک عزیزترینم

شعر زیبا در مورد تولد پدر

به زبانی که توان گفت تو را می گویم

به زمانی که توان رفت تو را می جویم

جمله ها قاصر و عاجز ز بیانند ولی

بنده تبریک تولد به زمان خوشیت می گویم

شعر کوتاه در مورد تولد پدر

امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید

گویی بساط عیش مداوم به من رسید

نور ستاره ای در شب تولدت

انگار که فرشته ای از ازل رسید

فرشته ی من تولدت مبارک

شعر در مورد تولد پیامبر اکرم

لبخند زدی و آسمان آبی شد

شب های قشنگ مهر مهتابی شد

پروانه پس از تولد زیبایت

تا آخر عمر غرق بی تابی شد

عزیزم تولدت مبارک

شعر در مورد تولد پیامبر اسلام

باهفتا آسمون پر از گل یاس و میخک

باصد تا دریا پر از عشق و اشتیاق و پولک

یه قلب عاشق بایه احساس بی قرار و کوچک

فقط میخوادبهت بگه تولدت مبارک

شعر در مورد تولد پیامبر و امام صادق

قشنگ ترین تصویر عمرم عکس نازنینی از نخستین دیدن توست

خوش آهنگ عمرم ٫ یادگار دلنشین اولین خندیدن توست …

شعر درباره ولادت پیامبر اکرم

قشنگ ترین صدای زندگی ، تپش قلب توست

با شکوه ترین روز دنیا ، تولد توست

پس برای من بمان و بدان که

عاشقانه دوستت دارم تولدت مبارک

شعری در مورد تولد پیامبر

ای مهربانترین مهربانان 

ای بهترین بهترینها 

در این خجسته روز

در این طلوع شاد

روزی که زندگی ب لبان تو بوسه داد 

در سالگرد بهاران هستی ات 

خواهم که تا همیشه بمانی تو سر فراز 

خواهم که تا همیشه توباشی عزیز وشاد

شعر در مورد میلاد پیامبر

تولدم مبارک نیست

دلم گرفته بی انصاف

کسی بجز تو امشبو

یادش نرفته بی انصاف

تولدم مبارک نیست

چون تو نیستی پیش من

اینو بدون که تا ابد به یادتم

همیشه من…

شعر در مورد ولادت پیامبر

تو دنیای بی سروته من چی دارم به جز خودت

می خوام که غوغا بکنم بیام جشن تولدت

تویک تولدی شدی به قلب زخمی ام ببین

که با تومن ظهور شدم احیا شدم مثل نگین

شعر در مورد ولادت پیامبر اکرم

ای نازنین جواب معمای من تویی

تنها چراغ روشن شبهای من تویی

وقتی دلم گرفت از انبوه ابرها

احساس آفتابی دنیای من تویی

تـــولدت مبارک عشقم :*

شعر در مورد تولد پیامبر

امروز روز توست ، روز میلادت؛

دنیا تبسم کرده است امروز با یادت؛

امروز بی شک آسمان آبی ترین آبیست؛

چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست؛

تولدت مبارک…..! 

شعری در مورد تولد نوزاد

تولد گاهی بهانه ای ست

برای یک جمع دوستانه

برای چند لحظه با هم

خندیدن

برای خرید یک شاخه گل

برای جاری شدن یک قطره

اشک

و کشیدن آهی از سر

دلتنگی

شعر درباره تولد نوزاد

مبارک بادت این روز جهانی

که نوشیدی شراب زندگانی

شعر در مورد تولد بچه

خدا یارت بوَد ای دوست جونی

ایشالا تا ۱۲۰ سال بمونی

شعری درباره تولد نوزاد

قشنگ ترین صدای زندگی ، تپش قلب توست

با شکوه ترین روز دنیا ، تولد توست

پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم

شعر در مورد تولد کودک

عزیزم ، نگاهت زیباتر از خورشید ، دلت پاک تر از آسمان و صدایت آرام تر از نسیم بهار

تولد آسمانیت مبارک

شعر در مورد تولد بچه ها

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست

و هم در میان این روزهای شتاب زده عاشقانه تر زیست

میلاد تو ، معراج دستهای من است

وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم

همسر عزیزم تولدت مبارک

شعر زیبا در مورد تولد نوزاد

واسه ما جشن تولدت یک بهونه بود همیشه

که رو هدیه بنویسیم دلم از تو دور نیمشه

دوست عزیزم تولدت مبارک

شعری در مورد تولد بچه

عشق را اولین بار در نگاهت تجربه کرم و

زندگی را در کنار تو آموختم

دلم را به تو بهترین امینم سپردم و

روز تولدت را در تاریخنگار قلبم حک کردم

شعر درباره تولد فرزند

روزی که تو اومدی روی زمین

یه فرشته کم شد از آسمونا

مثل گل شکفتی بین آدما

گل سرسبد بودی بین اونا

تولدت مبارک همسرم

شعری در مورد تولد فرزند

تبریک دست خالی مرا با مهربانی بی حدت بپذیر

تولدت مبارک

شعری در باره تولد فرزند

جای هیچکس را هیچکس دیگر نمیتواند پر کند !

همسرم ، تولدت مبارک

شعری در مورد تولد همسر

یه کیک خیلی خوش طعم ، با چند تا شمع روشن

یکی به نیت تو یکی از طرف من

الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم

به خاطر وجودت به افتخار بودن

شعر در مورد تولد شوهر

صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید

انگار آمدن تو نزدیکست

لمس بودنت مبارک

شعر زیبا در مورد تولد همسر

تمام دارایی من قلبی است که در سینه دارم

و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم

همسرم تولدت مبارک

شعر کوتاه در مورد تولد همسر

سبزترین خاطرات از آن کسانیست

که در ذهنمان عاشقانه دوستشان داریم

تولدت مبارک

شعر درباره تولد همسر

هر انسان لبخندی از خداست

و تو زیبا ترین لبخند خدایی

بهانه زندگیم تولدت مبارک

شعر نو درباره تولد همسر

سوسوی ستارگان آسمان

در التهاب آمدن توست

آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی

تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک

شعر در مورد تولد همسرم

پلک جهان می پرید ، دلش گواهی میداد

اتفاقی می افتد ،

اتفاقی افتاد و فرشته ای از آسمان فرود آمد

تولدت مبارک

شعر تولد

امروز روز توست ، روز میلادت

دنیا تبسم کرده است امروز با یادت

امروز بی شک آسمان آبی ترین آبیست

چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست

شعر تولدت مبارک

می‌خواستم زیباترین کلام را برایت بنویسم

اما پنداشتم ساده نوشتن

همچون ساده زیستن زیباست

تولدت مبارک

شعر تولد مادر

فووووووووت …

فووووووووت …

فووووووووت …

فووووووووت …

بیا شعما رو فوت کن !!!

تولدت مبارک !!!

شعر تولد نوزاد

امروز با شکوهترین روز هستیست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد

و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد

به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی تولدت مبارک

شعر تولد پدر

دوباره روز تولدت رسید

روزی که غصه سراغم نمیاد

روزی که دستای تنهایی من

بیشتر از همیشه دستاتو میخواد

تولدت مبارک

شعر تولد کودکانه

در بــــــــاغ جهان، دلم گلی می جوید

امروز گل سپیــــــــــده ات می روید . . .

امروز دلـــــــــم دل ای دل ای میخواند،

چون میلاد تو را خـدا مبارک گویـد.

تولدت مبارک

شعر تولد تولد تولدت مبارک

میلاد تو طلوع نور

در قلبی مه گرفته بود  نفسی گرم در فضای سرد و غریب

گلی شکفته در بهار

تولد یک شعر دلنشین شعری در واژه های نگاهت و در قافیه های کلامت

تولدت مبارک

شعر تولدت مبارک

تو وجودت واسه من یه معجزه ست

مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه

روز میلاد قشنگت میمونه

توی تقویم دلم تا همیشه

تولدت مبارک

شعر تولد دوست

تولد تو تولد من است

من تمام طول سال بیدار مانده ام

که مبادا روز تولد تو تمام شود

و من در خواب بمانم

و نتوانم به تو بگویم

تولدمان مبارک !؟

شعر تولد نوزاد پسر

با تو در هر ثانیه

قلبم از نو متولد می‌شود

من از نو متولد می‌شوم

و هستی از نو متولد می‌شود

شعر تولدت مبارک برای دوست

هنوز می پرسی

تاریخ تولدت چه روزی است ؟

پس ثبت کن چیزی را که نمی‌دانی

تاریخ تولدم

آن روزی است که عاشق تو شدم

شعر تولدت مبارک فروغ فرخزاد

راضی ام اگر عاشقانه بمیرم 

راضی ام که من با عشق زاده می شوم

و با عشق می میرم

به آن پناه می برم

و جز آن راهی برای رهانیدن نمی شناسم

راضی ام که عاشقانه مردن

تولدی دگر است

عاشقانه مردن تولدی دگر است

شعر تولدت مبارک کودکانه

برخیز ، امیدوار باش

و تولد دیگرت را جشن بگیر

گاهی رنج

آدمی را از نو متولد می کند

شعر تولدت مبارک پسرم

تو را می خواهم

برای تمام روز های بارانی

همه ی لحظه های دلتنگی

برای دویدن در کوچه های خیس

لبریز شدن از حس تولد یک بوسه

برگشتن به روز های خوب کودکی

شعر تولدت مبارک اندی

بیدارم کن ، من تازه متولد شده‌ام

زندگی و مرگ

در تو آشتی می‌کنند ، بانوی شب

شعر تولدت مبارک همسرم

آواز تازه ای بخوان

آوازی شبیه نوای داوود

با غزلی به زیبایی غزلهای سلیمان

با صوتی حزین بخوان

با چشمانی شاد

و من روبروی تو به لبهایت فکرمی کنم

و در این فکرد

موسیقی متولد میشود

شعر تولدت مبارک به انگلیسی

تمام دنیا

محله‏ ی کوچکی ‏ست

که تو در آن متولد می شوی

و من

میان بازیِ بچه ‏های محله

به عشق تو

پیر می شوم

شعر تولدت مبارک دخترم

بی آن که بوی تو مستم کند

تا ده می شمارم

انگشتانم گرد کمرگاه مدادم تاب می خورند

و ترانه ای متولد می شود

که زاده ی دست های توست

شاعرم

به از تو سرودن معتادم

شعر تولدت مبارک عشقم

تمام دنیا

محله‏ ی کوچکی ‏ست

که تو در آن متولد می شوی

و من

میان بازیِ بچه ‏های محله

به عشق تو

پیر می شوم..!

شعر در مورد تولد

تعداد صفحات : 279

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2786
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 57
  • آی پی دیروز : 106
  • بازدید امروز : 84
  • باردید دیروز : 322
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,427
  • بازدید ماه : 8,180
  • بازدید سال : 75,439
  • بازدید کلی : 512,019